مرد بالشی

نویسنده: مارتین مک دونا

مادر            وای کات کوچولو، فقط تخیلِ محشر و زیادی فعالِ خودته که سر به سرت می‌ذاره.

کاتوریان       [با صدای بچه گانه] هاه. همه‌ی پسر کوچولو های هم سنّ و سالِ من هر شب از این صدا های زشت میشنون؟

مادر            نه عزیزم فقط بچه‎های فوق العاده با استعداد.

کاتوریان      [با صدای بچه گانه] هان. خوبه. [با صدای عادی] همین و همین. و پسر دست از نوشتن برداشت و پدر و مادرش با نهایتِ عشق و محبت تشویق می‌کردن، ولی صدای جیغ و خش‌خش هم ادامع داشت...

صفحه 35

متاسفانه این کتاب موجود نیست

مرد بالشی

متاسفانه این کتاب موجود نیست

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

«ادیپ» در روستایی در ایرلند

مروری بر نمایشنامه‌ی غرب غم زده اثر مارتین مک‌دونا

حالا نه،کورده. باید سه بار به درِ خانه‌اش بیایی

مرور نمایشنامه‌ی «شکنجه و قتل ژان پل مارا به اجرای ساکنان تیمارستان شارنتون به کارگردانی مارکی دو ساد» نوشته‌ی «پیتر وایس»

زخم فلاخن و تیر بختِ ستم‌پیشه

مروری بر نمایشنامه‌ی هملت نوشته‌ی ویلیام شکسپیر

کتاب های پیشنهادی