مدرسه زرافه ها
نویسنده: حامد اعرابی
پس از آن عمو، در صندلی جاو نشست و زن عمو و امیرمسعود کنار من در صندلی عقب نشستند. پدر ماشین را روشن کرد و پس از زوزه کشیدن چرخهای ماشین – در اثر تیک آف – ماشین با سرعت حرکت کرد. با این که در تمام طول رانندگی پدر چشمهایم بسته بود، در اثر لرزشهای شدید ماشین، میتوانستم حالات عمو و امیر مسعود و زن عمو را – در زمانی که به زوایای ماشین ، کمانه میکردند و برمیگشتند – درک کنم. من که به رانندگی پدر عادت داشتم ، بیچاره عمو اینها. باور کنید تا آن زمان صدای جیغ عمو،زنعمو و امیر مسعود را نشنیده بودم.
صفحه 75
- ناشر : نودا
- تعداد صفحات: 196
- شابک: 9786226459075
- شماره چاپ: 1
- سال چاپ: 1398
- موجودی : 1 عدد
- نوع جلد: شمیز
- دسته بندی: داستان کوتاه فارسی ادبیات کودکان و نوجوانان
- امتیاز: امتیازی ثبت نشده
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی

اینجا مفهوم بخشش بیمعناست
بخشی از کتاب «دال دوست داشتن» اثر حسین وحدانی

من کافی هستم
معرفی کتاب من کافی هستم نوشتهی گریس بایرز

دو پری دندان، آپریل و آپریکا
معرفی کتاب دو پری دندان، آپریل و آپریکا نوشتهی باب گراهام
کتاب های پیشنهادی
