خوش دارم برای تو برپا سازم
ای عذرا، ای محبوب!
یکی محراب مستور در ژرفای اندوهم
و در تاریک ترین کنج قلب خویش
_ بس دور ز شهوات زمینی و نگاه های پر ریشخند خلق _
بر تراشم یکی رف؛
لاجور داندود و زراندود
هم انجا تو بر خواهی افراشت قد
ای تندیس شگرف!
صفحه 162
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مقالات پیشنهادی
کتاب های پیشنهادی
دیدگاه خود را با ما به اشتراک بزارید