کتاب شکوفه های عناب

نویسنده: رضا جولایی

از سردی دی فسرده

جامه‌های‌تان را در خاک کردم، یاد شما را که از دل بیرون نکرده بودم. آمدم کنار طفلم و کنار یاد شما دوباره  دراز کشیدم و آن‌قدر صبر کردم تا سرمای پاییز آمد و زمستان. در آن ایام البته نه درِ خانه را به روی کسی می‌گشودم و نه به دیدار کسی می‌رفتم، مگر چندی بعد که کسی در تاریکی شامگاه پشت در آمد و خود را از دوستان شما معرفی کرد و از احوالات من پرسید. کلامش با بغض و حسرت همراه بود. 
صفحه 144

افزودن به پاکت خرید 110,000 تومان

کتاب شکوفه های عناب

  • نام کتاب: شکوفه های عناب
  • ناشر : چشمه
  • تعداد صفحات: 317
  • شابک: 9786220100096
  • شماره چاپ: 9
  • سال چاپ: 1400
  • موجودی : 1 عدد
  • نوع جلد: شمیز،رقعی
  • دسته بندی: داستان فارسی
  • امتیاز: امتیازی ثبت نشده

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

چرا فیلسوف بزرگ، هنری برگسون کلمه‌ی «زمان» را رد کرد؟

هنری برگسون و نقد مفهوم «زمان»

شعرداستان‌های آقای معلم

مروری بر کتاب دوباره از همان خیابان‌ها نوشته‌ی بیژن نجدی

پاییز فصل آخر سال است

برگرفته از کتاب "پاییز فصل آخر سال است" نوشته نسیم مرعشی، نشر چشمه

کتاب های پیشنهادی

افزودن به پاکت خرید 110,000 تومان