
سیگاری دیگر روشن کرد تا آشوب درونش را از رفقاش پنهان کند. بیآنکه سیگار را از لب بردارد دود را از دهن و بینیاش بیرون میداد و دست بر تفنگ لوله بریدهاش میکشید و در فکر گلولههای فولادی تقویت شدهای بود که اختصاصاً برای امشب ساخته شده بود و کار دوست اسپانیاییاش بیسیه بود که مانوئل اووین فیلپو، که خودش هم از مخالفان بود، به او معرفیاش کرده بود و علاوه بر تخصص در کار اسلحه، تیرانداز معرکهای هم بود.
صفحه 126
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.
مقالات پیشنهادی
کتابهای پیشنهادی