
کتاب سه شنبه ها با موری | نشر قطره
«امروز کجا هم دیگر را ببینیم؟»
فصل بهار: زیر درختی خارج از ساختمان جامعهشناسی، فصل زمستان: کنار میز کار موری؛ من با لباس گرمکن ورزشی خاکستری و کفشهای کتانی آدیداس، موری با شلوار مخمل و کفشهای راک پورت. هر دفعه که میخواهیم با همدیگر صحبت کنیم، او به حرفهای بیربط پایانناپذیر من گوش میدهد، سپس سعی میکند چند تا درس زندگی به من بدهد. موری این آگاهی را به من میدهد که پول مهمترین پدیدهی زندگی نیست، برخلاف نقطهنظر کلی افراد دانشکده. موری به من میگوید که ضروری است «انسانی به تمام معنا» باشم. او در مورد بیگانگی و انزجار خاص دورهی جوانی صحبت میکند و ضرورت ارتباط و وابستگی با جامعهی اطرافم. بعضی از حرفهایش را میفهمم، بعضیهایش را نه.


این کتاب عالی عست


به من از شبهای پررمزوراز سرزمین شنزارها بگو
معرفی کتاب شهرهای افسانهای، شاهزادگان و جنها (از اساطیر و افسانه های عرب) نوشتهی خیرات الصالح

الکسیویچ دنیا را میشنود و میبیند
مروری بر زندگی و آثار سوتلانا الکساندرونا الکسیویچ، برنده نوبل ادبیات ۲۰۱۵

عشق نمی میرد بچه ها، هرگز نمیمیرد!
معرفی کتاب کودک من مرگ هستم نوشتهی الیزابت هلاند لارسن
این کتاب عالی عست