نه، دوست من هرگز به وادی نیستی پا نگذاشته است. هر گونه مانعی هم ما را از یکدیگر جدا کرده باشد، باز روزی او را خواهم دید. امید خویش را بر هیچ استدلال قیاسیای بنا نمینهم. پرواز حشرهای که فضا را درمینوردد برای متقاعد کردن من کافی است. نمای دشت و دمن، شمیم نشسته بر دامان هوا و افسون ناشناختهای که گرداگرد من پراکنده است، چنان افکارم را برمیافرازند که برهانی خللناپذیر در اثبات جاودانگی، با جد و جهد تمام، به روحم پا میگذارد و جایجایش را دربرمیگیرد.
صفحه 53
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مقالات پیشنهادی
کتاب های پیشنهادی
دیدگاه خود را با ما به اشتراک بزارید