وينالس شهریست در ۲۱۰ کیلومتری هاوانا. یک شهر رویایی با جنگلهای انبوهی در اطرافش و آبوهوای خنک کوهستانی. برای رفتن به وينالس هم اتوبوس هست و هم تاکسی. هم تاکسی سُلو هست که آدم را تنها میبرد، مثل دربست خودمان و هم تاکسی کالکتیو که مثل خطیهاست، با این تفاوت که میشود با دادن پولِ بیشتر از راننده خواست که بیاید و از دم در خانه سوارش کند. ایبیس میگوید جایی را میشناسد که میشود به آنها زنگ زد و خواست که تاکسی کالکتیو بفرستند و تأیید مرا که میگیرد همین کار را بکند. جایی را هم طبق معمول در وينالس میشناسد که مال زن و شوهری به اسم مارتا و چیواست که میتوانند به من اتاق و صبحانه بدهند. ظاهراً ايبيس در گرفتن تاکسی ذوق و سلیقه به خرج میدهد و از مسئول مربوطه میخواهد که خنگترین و کماستعدادترین رانندهی جهان را دنبال من بفرستند.
صفحه ۹۷در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مقالات پیشنهادی
کتاب های پیشنهادی
دیدگاه خود را با ما به اشتراک بزارید