ساختار روان شناختی فاشیسم

نویسنده: ژرژ باتای

دوگانگی، ذاتی هر پدیدار دگرسان است. تخطی، مازاد، هذیان و دیوانگی هر یک در حدی نشان از قلمروی دگرسان دارند: این موارد هرگاه به فعلیت درآیند- یا در اشخاص و یا جماعات و دارودسته‌ها ظهور یابند- قواعد همسانی اجتماعی را می‌شکنند. واقعیت آنها نیز از نظمی دیگر و متفاوت از همسانی است، چراکه آنها به واسطه نیرو یا شوکی شناخته می‌شوند که از ابژه‌ای به ابژه دیگر انتقال یافته و سرایت می‌کند. نمادهای دارای ارزش و بار معنایی احساسی نیز نقشی بنیادین در برانگیختن نیروهای دگرسان دارند. لذا، از یک نظر، باتای در تقابلی قاطع با لوبون، تحلیلی دورکیمی به نفع پیوند تکمیل‌گرایانه میان لاهوتی/ ناسوتی، هزینه‌پردازی/ تولید، سرخوشی/ ملالت و پراکندگی/ تمرکز ارایه می‌کند تا این برهان را تقویت کند که یک ذهنیت بورژا- سرمایه‌دار به نامه مدرنیته، پیشرفت و عقلانیت، در حقیقت یک بعد را به زیان دیگری از ارزش انداخته و بی‌مقدار می‌کند. جانکاه‌تر آنکه، این امر به انتقال یک شق این دوگانه

صفحه 74

ساختار روان شناختی فاشیسم

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

در بابِ خلوت‌گزینی: سیری در اندیشه‌های میشل دو مونتنی

درباره‌ی کتاب در باب خلوت‌گزینی نوشته‌ی میشل دو مونتنی

فرمانروای قلمروی خودت باش

مروری بر کتاب استعداد نافرمانی نوشته‌ی فرانسسکا جینو

از دست دادن طرح

نقد و بررسی کتاب از دست دادن طرح نوشته‌ی درک اووسو؛ ادای احترامی به یک مادر مهاجر

کتاب های پیشنهادی

افزودن به پاکت خرید