کتاب زن زیادی

نویسنده: جلال آل احمد

من نمی‌توانم به بعضی چیزها عادت کنم. در خانه‌های متعددی که زندگی کرده‌ام، اگر در اول کار به صداهای دم صبح، به عوعوی دیروقت سگ‌ها شبگرد، به صدای اولین اتوبوس‌ها که آدم‌های سحرخیز را به کارشان می‌رسانند، به صدای زنگ دوچرخه‌ی شیرفروش محل و یا به هر صدای دیگر از خواب می‌پریده‌ام، کم‌کم عادت کرده‌ام و یکی دو هفته که از اقامتم در آن محل گذشته است همه‌ی آن صداها، حتی زننده‌ترین‌شان نیز، برایم عادی شده بوده است؛ و مثل صدای نفسم و یا مثل تیک‌تاک ساعتم که هیچ‌وقت از دستمش بازش نمی‌کنم،‌ برایم آشنا و خودمانی شده بوده است. ولی به این صدای دیگر، به این بوق نکره و دراز که درست مثل صدای گاو زننده و بی‌قواره است، با این همهمه‌ی ملایم و سنگین قورخانه که به‌خصوص شب‌ها زنده‌تر و سرشارتر است، از وقتی به رستم‌آباد آمده‌ام تاکنون نتوانسته‌ام عادت کنم.


مروری بر کتاب زن زیادی نوشته جلال آل احمد را در آوانگارد بخوانید.

متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب زن زیادی

متاسفانه این کتاب موجود نیست
  • نام کتاب: زن زیادی
  • ناشر : جامه دران
  • تعداد صفحات: 152
  • شابک: 9645858399
  • شماره چاپ: 6
  • سال چاپ: 1400
  • نوع جلد: شمیز
  • دسته بندی: داستان فارسی
  • امتیاز: امتیازی ثبت نشده

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

وقتی قدرت تاریکی از امید و تلاش ما بیشتر است

مروری بر کتاب مدیر مدرسه نوشته‌ی جلال آل احمد

برای خضری، به شکل پیری من

مروری بر کتاب دو گفتار نوشته‌ی محسن صبا

هر آدمی سنگی است بر گور پدر خویش

مروری بر کتاب سنگی بر گوری نوشته‌ی جلال آل احمد

کتاب های پیشنهادی