دلم می خواهد گاهی در زندگی اشتباه كنم

نویسنده: آنا گاوالدا

و بعد؟ بعد، زندگی روال عادی‌اش را پی گرفت.

وقتی چیزی اتفاق نمی‌افتد، همین را می‌گوییم، نه؟

وقتی نتایج خوبمان را فراموش می‌کنیم، وقتی رویای آزادی (حالا که اتاقم دوباره رنگ می‌شود، چرا بروم؟) و بزرگ شدن (حالا که رایانه‌ام مثل دستگاه پول‌ساز برایم کار می‌کند، چرا درسم را ادامه بدهم؟) را کنار می‌گذاریم و دوباره می‌نوشیم و این طرف و آن طرف می‌رویم و ماجراهایی درست می‌کنیم که اصلا هم عاشقانه نیستند.

کندن لباس‌ها پیش پل تا دوباره پوشیدنشان پیش پیر و دست‌آخر، در کنار ژاک.

بله، همین است.

صفحه ۲۳۴

دلم می خواهد گاهی در زندگی اشتباه كنم

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

دست‌هایش می‌لرزیدند

برگرفته از کتاب "من او را دوست داشتم" نوشته‌ی آنا گاوالدا، ترجمه‌ی الهام دارچینیان، نشر قطره

زنبق وحشی

درباره لوئیز گلوک، برنده نوبل ادبیات ۲۰۲۰

در خاطرات ما قاتل کیست؟

مروری بر کتاب من این ترانه را شنیده‌ام نوشته‌ی ماری هیگینز کلارک

کتاب های پیشنهادی

افزودن به پاکت خرید