و بعد؟ بعد، زندگی روال عادیاش را پی گرفت.
وقتی چیزی اتفاق نمیافتد، همین را میگوییم، نه؟
وقتی نتایج خوبمان را فراموش میکنیم، وقتی رویای آزادی (حالا که اتاقم دوباره رنگ میشود، چرا بروم؟) و بزرگ شدن (حالا که رایانهام مثل دستگاه پولساز برایم کار میکند، چرا درسم را ادامه بدهم؟) را کنار میگذاریم و دوباره مینوشیم و این طرف و آن طرف میرویم و ماجراهایی درست میکنیم که اصلا هم عاشقانه نیستند.
کندن لباسها پیش پل تا دوباره پوشیدنشان پیش پیر و دستآخر، در کنار ژاک.
بله، همین است.
صفحه 234
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مقالات پیشنهادی
کتاب های پیشنهادی
دیدگاه خود را با ما به اشتراک بزارید