کتاب دلاویزترین (جیبی)
نویسنده: فریدون مشیری
باغ بود، اما، فضایش سهمناک
باغ، اما، سروهایش سر فرو برده به خاک!
باغ، اما، سنگ بر جای چمن، روییده در هم
تنگ، تنگ
باغ ,اما,نارون ها نسترن ها زیر سنگ!
*
با، اما عطر نابودی در آن مزد نفس
باغ، اما مرغ خاموشی در آن می خواند و بس
باغ، اما خاک صحرای عدم در چشم برگ
باغ، اما، هر قدم پیغامی از دنیای مرگ!
*
ژرفنای خاک بود جانِ بسیاران در او
ناله های باد و گیسو کندن باران دراو
آتش دل های یاران در غم یاران او!
باغ، اما، سروهایش سر فرو برده به خاک!
باغ، اما، سنگ بر جای چمن، روییده در هم
تنگ، تنگ
باغ ,اما,نارون ها نسترن ها زیر سنگ!
*
با، اما عطر نابودی در آن مزد نفس
باغ، اما مرغ خاموشی در آن می خواند و بس
باغ، اما خاک صحرای عدم در چشم برگ
باغ، اما، هر قدم پیغامی از دنیای مرگ!
*
ژرفنای خاک بود جانِ بسیاران در او
ناله های باد و گیسو کندن باران دراو
آتش دل های یاران در غم یاران او!
مطالب پیشنهادی
ترس را بترسان!
معرفی کتاب کودک ترسهای من نوشتهی ایزابل فیلیوزت
همه میترسیم
معرفی کتاب اتاقی برای مهمان نوشتهی هلن گارنر
همهی اینها زندگی من را ساختند
مروری بر کتاب کودک تکههایی که من شدند نوشتهی رنه واتسون
کتاب های پیشنهادی
به قلم فریدون مشیری
مشاهده همه