کتاب خاطرات یک مترجم
نویسنده: محمد قاضی
صبح شنبه بعد به آقای نوایی گزارش دادم که کار تمام شده است و کسانی که کتاب یا مجله میخواهند میتوانند مراجعه کنند.باز دید او و نماینده وزیر و تنی چند از رؤسای بزرگ وزارتخانه از کتابخانه در همه ایجاد شگفتی وتحسین کرد. از آن تل بزرگ کتاب و مجله در وسط تالار اثری بر جای نمانده بود و قفسهها که تا یک هفته پیش همه به صورت زشتی دهن وا کرده بودند اینک امانت خود را باز گرفته بودند و دهان نشان بسته شده بود.
صفحه135
مطالب پیشنهادی
انسان را در رنج آفریدیم و راه رهایی از آن را به او آموختیم
مروری بر کتاب صید ماهی بزرگ اثر دیوید لینچ
مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز...
چند خط دربارهی کتاب در محضر لاهوتیان نوشتهی محمدعلی مجاهدی
از مدرسه و درس متنفر بودم
برگرفته از کتاب "آن چنان که بودیم" نوشتهی لیلی گلستان، نشر حرفه هنرمند
کتاب های پیشنهادی