ته ران هفت روایت از پایتخت بی راوی

نویسنده: سلمان امین

من در تهران به دنیا آمدم. در محله‌ی قلعه مرغی، یکی از جنوبی‌ترین نقاط تهران در منطقه‌ی ۱۷؛ که بچه‌ی پاره پوشی بود زیر پای مادری هزار فرزند. اسم با مزه‌اش را از فرودگاهی دارد که زمان جنگ جهانی دوم در آنجا بنا شد. این اولین در کشور بود، به همین دلیل ساده آن پهن پیکرهای آهنین پرنده هنوز نام بومی خود را نمی‌شناختند پس این شد که به طور موقت «مرغ» نام گرفتند و محل فرودشان هم شد «قلعه». حالا که اعداد و ارقام ورم کرده و صفرهای مست و دیوانه مدام جلو اعداد جست و خیز می‌کنند درست نمی‌دانم قلعه مرغی چه قدر آدم را در شکم خود جا داده، ولی پانزده بیست سال پیش که من را در خود داشت شلوغی‌اش سر به چهارصد هزار نفر میزد؛ پرجمعیت‌ترین منطقه‌ی تهران حدس می‌زنم با ساختمان‌های چند اشکو به که روی جنازه‌ی آن خانه‌های فرسوده قد کشیده‌اند، جمعیتش از آن روزها بیش تر هم شده باشد.

ته ران هفت روایت از پایتخت بی راوی

  • ناشر : چشمه
  • تعداد صفحات: 158
  • شابک: 9786220110231
  • شماره چاپ: 2
  • سال چاپ: 1402
  • موجودی : 1 عدد
  • نوع جلد: شمیز
  • دسته بندی: داستان فارسی
  • امتیاز:
    (1 نفر)

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

زنی نگون‌بخت که از صدفی سپید زاده شد

مروری بر نمایشنامه هلن نوشته‌ی اوریپید (ائوریپیدس)

خلق تدریجی مرگی شاهکار

مروری بر کتاب لنگرگاهی در شن روان

یک مجموعه داستان کامل برای کودکان و نوجوانان

مروری بر مجموعه کتاب‌ قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب نوشته‌ی مهدی آذر یزدی

کتاب های پیشنهادی

افزودن به پاکت خرید