کتاب بنویس من زن عرب نیستم
دژبستهی مغزها
با او بودم و سوار بر قایقش به جزیرههای شگفتی و کام و فراموشی میرفتم که سروکلهی شوهرش پیدا شد. چشمانم نمیتوانست آنچه را که میدید باور کند، چون درِ خانهام قفل بود و صدای شکستن در را نشنیدم. پس چطور آمده بود تو؟
ما را که در آن وضع دید چیزی نگفت. اما یکراست به سمتمان آمد. درست مثل یک آدم دم مرگ، بلند نفس نفس میزد. سرش را طوری میان دستهایش گرفته بود که انگار گردنش دیگر نمیتوانست وزن آن را تحمل کند.
دیدم چاقو یا هفتتیر ندارد و کمی خیالم آسوده شد.
صفحه ۴۹
دژبستهی مغزها واقعا این داستان از کتاب عجیب بود و هنوز نفهیمدم که واقعا بیمار روانی بوده یا اینکه در واقعیت هم رخ داده بود؟
کجا میاندیشی؟
معرفی کتاب نزدیک ایده، گردآورندگان زیمونه یونگ و یانا مارلنه مادر
اگر دماغ حیوانات را داشتی چه میکردی؟
معرفی کتاب کودک با دمی شبیه این چه کار میکنی؟ نوشته استیو جنکینز و رابین پیچ
چگونه زنان پیشرو تاریخ ایران را تغییر دادند؟
معرفی کتاب زنان پیشرو (داستانهایی برای دختران ایران) نوشتهی الهام نظری و گلچهره سهراب
دژبستهی مغزها واقعا این داستان از کتاب عجیب بود و هنوز نفهیمدم که واقعا بیمار روانی بوده یا اینکه در واقعیت هم رخ داده بود؟