کتاب او
نویسنده: محمد کلباسی
روبهروی آینه به خود خیره شدم. باید خودم را میشناختم. این آیا من بودم؟ من به آن هیئت درآمده بودم؟ صدا همچنان در گوشم بود. و آن دو نقطهی سیاه در سرم چرخ میزد. از روزی که «او» متولد شده بود ریشم را نزده بودم. نمیتوانستم بتراشم. ابداً تمرکز ذهن نداشتم. صورتم از همیشه تکیدهتر شده بود و نینی چشمها فرورفته و دور. قوت بهزحمت از گلوم پایین میرفت... روبهروی آینه حدقههام را باز کردم: این آیا من بودم؟ باید میپرسیدم. باید میدانستم. اما کسی نبود که به من جواب بدهد. هیچکس. در این راهرو و اتاقهای تنگوتاریک که آپارتمان من بود. حال جز من و «او»، که روی دُشک دمر افتاده بود، کسی نبود.
صفحه 47
- نام کتاب: او
- ناشر : چشمه
- تعداد صفحات: 144
- شابک: 9786002296870
- شماره چاپ: 2
- سال چاپ: 1399
- موجودی : 1 عدد
- نوع جلد: شمیز
- دسته بندی: داستان فارسی
- امتیاز: امتیازی ثبت نشده
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی
تن تن و هرژه
دربارهی هرژه و آفرینش ماجراهای تن تن
نوبل ادبیات ۲۰۱۶
باب دیلن، برنده نوبل ادبیات در سال ۲۰۱۶
ویرانشهر اورول یا واقعیت امروز؟
مروری بر کتاب ۱۹۸۴ نوشتهی جورج اورول
کتاب های پیشنهادی