از رنجی که می بریم
نویسنده: جلال آل احمد
وقتی کلوپ را چاپیدند و در و شیشهاش را شکستند و تابلواش را پايين کشیدند و تکّه تکّه کردند و توی شهر راه افتادند، هنوز جنجالشان به آن طرفها نرسیده بود که در و همسایهها و کاسبها کارهای محلّ دکّانهای خود را تند و تند تخته کردند و بهعجله یک آيهالكرسي خواندند و به قفل فوت کردند و هم چنان که با کلید دکّانشان بازی میکردند، بهانتظار وقایع، کنار پیادهرو شروع کردند به قدم زدن.
میرزا حسن کتابفروش همسایه دستپاچه شده بود. شاگرد خود را پشت بساط نشاند و بهعجله خود را به «هرازانی» رساند. و به خواهش و تمنّا و بعد هم بهزور او را مجبور کرد، دکّانش را ببندد و راه بیفتد. و خیلی به زحمت توانست او را به خانهی خود ببرد و تا فردا صبح مخفیاش کند.
صفحه ۷۵- ناشر : جامه دران
- تعداد صفحات: 95
- شابک: 9789645858429
- شماره چاپ: 8
- سال چاپ: 1399
- موجودی : 1 عدد
- نوع جلد: شمیز
- دسته بندی: داستان کوتاه فارسی
- امتیاز: امتیازی ثبت نشده
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی

چگونه میتوان فهمید که یک رمان از ترجمهی خوبی برخوردار است؟
سام تیلور، نویسنده و مترجم، بهترین راه برای ارزیابی یک ترجمهی خوب را به شما میگوید

سایهی شعر
هوشنگ ابتهاج: مروری بر زندگی و آثار

کی بود، کی بود؟ خودِ من بودم
مروری بر کتاب کی بود کی بود؟ نوشتهی کرول تَوریس و الیوت اَرونسِن
کتاب های پیشنهادی
