ارتباط نامربوط
نویسنده: مهرنوش صفایی
کمی آنطرفتر از من آیلا، قاشق چوبی بزرگی را درون یک دیگ فرو برده بود و داشت با زحمت چیزی را که آش یا سوپ بود به هم میزد و چنان غرق در این کار بود که اصلا متوجه حضور من نشد. در این حال روی صورتش دانههای درشت عرق نشسته بود و گونههایش گل انداخته بود. چند قدم دیگر به آیلا نزدیک شدم و با دقت بیشتری نگاهش کردم... آن وقت بود که زیبایی آمیخته به معصومیت دختر، مثل سمی که از راه سرنگ وارد خون کسی میشود و در تمام شریانهای بدنش منتشر میشود، آرامآرام از راه چشمهایم وارد وجودم شد و به کسری از ثانیه در تمام وجودم منتشر شد. آیلا که سرش را بالا کرد و به من نگاه کرد، همه وجودم مالامال از حس غریبی شد که نمیشناختمش! خدای من، چه معصومیت عجیبی در چهره این دختر بود!!!
صفحه 266
- ناشر : نسل نو اندیش
- تعداد صفحات: 520
- شابک: 9789642369348
- شماره چاپ: 1
- سال چاپ: 1397
- موجودی : 1 عدد
- نوع جلد: شمیز
- دسته بندی: داستان فارسی
-
امتیاز:
(1 نفر)
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی

نخستین روایتها؛ حیات در هیئت اسطوره
مروری بر بخش اول و دوم کتاب جهان اسطورهها

تنها اندیشه کافی نیست دستانتان را نیز تکان دهید!
معرفی کتاب فیلسوفی در تعمیرگاه نوشتهی متیو بی. کرافورد

این بابای منه!
معرفی کوتاه کتاب این بابای منه! نوشتهی میس فون هات
کتاب های پیشنهادی