کتاب آدم های خوشبخت کتاب می خوانند و قهوه می نوشند

نویسنده: آنیس مارتن لوگان

در طول راه، هر کدام در افکار خودمان غوطه‌ور بودیم. به جز صدای موسیقی‌ای که پس‌زمینه سکوت ما بود، تنها صدای فندک اتومبیل شنیده می‌شد. ما سیگار پشت سیگار دود می‌کردیم. منظره بیرون از جلوی چشم‌هایم می‌گذشت و با زنجیر و حلقه‌ام که به آن آویزان بود ور می‌رفتم. دیگر جرات نمی‌کردم به ادوارد نگاه کنم. وقتی تابلوی ورودی مولرانی را دیدم، جا خوردم. او اتومبیل را جلوی ویلایم نگه داشت. موتور اتومبیل همچنان روشن بود.

صفحه 149

متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب آدم های خوشبخت کتاب می خوانند و قهوه می نوشند

متاسفانه این کتاب موجود نیست

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

حرفه: نویسنده، کتاب خوان، رویا پرداز

سوزان سانتاگ: مروری بر زندگی و آثار

«با دمیدن صبحگاه روندگان را ستایش می‌کنیم.»

بخشی از کتاب «موسم هجرت به شمال» اثر طیب صالح

هرچی بادبادک درست می‌کردم هوا نمی‌رفت یا اگر می‌رفت...

بخشی از کتاب «خانه‌ی دو طبقه‌ی خیابان سنایی» اثر روبرت صافاریان

کتاب های پیشنهادی