آدم های خوشبخت کتاب می خوانند و قهوه می نوشند
نویسنده: آنیس مارتن لوگان
در طول راه، هر کدام در افکار خودمان غوطهور بودیم. به جز صدای موسیقیای که پسزمینه سکوت ما بود، تنها صدای فندک اتومبیل شنیده میشد. ما سیگار پشت سیگار دود میکردیم. منظره بیرون از جلوی چشمهایم میگذشت و با زنجیر و حلقهام که به آن آویزان بود ور میرفتم. دیگر جرات نمیکردم به ادوارد نگاه کنم. وقتی تابلوی ورودی مولرانی را دیدم، جا خوردم. او اتومبیل را جلوی ویلایم نگه داشت. موتور اتومبیل همچنان روشن بود.
صفحه 149
- مترجم: ابوالفضل الله دادی
- ناشر : به نگار
- تعداد صفحات: 208
- شابک: 9786006835808
- شماره چاپ: 9
- سال چاپ: 1397
- نوع جلد: شمیز
- دسته بندی: داستان فرانسوی
- امتیاز: امتیازی ثبت نشده
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی

هرچی بادبادک درست میکردم هوا نمیرفت یا اگر میرفت...
بخشی از کتاب «خانهی دو طبقهی خیابان سنایی» اثر روبرت صافاریان

«با دمیدن صبحگاه روندگان را ستایش میکنیم.»
بخشی از کتاب «موسم هجرت به شمال» اثر طیب صالح

حرفه: نویسنده، کتاب خوان، رویا پرداز
سوزان سانتاگ: مروری بر زندگی و آثار
کتاب های پیشنهادی

