درخت‌ها و آدم‌ها

مروری بر زندگی و آثار عباس کیارستمی

کیانا فرهودی

یکشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۰

(5 نفر) 5.0

عباس کیارستمی (عکس از ایزابل اشراقی)

سخت است مارپیچ تپه‌ها را ببینی و از کوره‌راه‌ها بگذری و دفترچه‌ی جا‌مانده‌ی محمدرضا نعمت‌زاده را به یاد نیاور‌ی، یا به وقت پرسه یا سرگردانی در جاده‌ها، رفت و برگشت و چرخیدن‌های آقای بدیعی را تصور نکنی؛ آن ماشین سفید و راننده‌ای که دنبال غریبه‌ای می‌گردد که خواسته‌ی غریب او را برآورده کند.

عباس کیارستمی Abbas Kiarostami کارگردان، فیلمنامه‌نویس، تدوین‌گر، عکاس، تهیه‌کننده، گرافیست، کارگردان هنری، نویسنده و نقاش بود. از همه‌ی این‌ها مهم‌تر، کیارستمی هنرمندی معاصر بود، به این معنا که درون‌مایه‌ی آثارش را از محیط اطراف و از زمانه‌ای که در آن زندگی می‌کرد الهام می‌گرفت. تجربه‌ی زیسته‌ نقش مهمی در کارهای او داشت و تجربه‌ها یا دیده‌های خودش را به تصویر می‌کشید. شاید یکی از ویژگی‌های شاخص آثار کیارستمی همین دلبستگی به زمان حال باشد و شاید برای همین است که اشعار خیام، بزرگ‌ترین ستایش‌گر حال، را منبع الهام آثار او می‌دانند. 

کیارستمی اول تیر ماه ۱۳۱۹ به دنیا آمد. نخستین تجربه‌‌ی هنری‌اش از جنس نقاشی بود. در ۱۸سالگی در یک مسابقه‌ی نقاشی برنده شد و بعد از آن به دانشکده‌ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران رفت و بیشتر وقتش را صرف تمرین و فراگیری نقاشی و طراحی گرافیک کرد. پس از فارغ‌التحصیلی، به ساخت تیتراژ و پوستر و کارهای تبلیغاتی روی آورد. او طراح پوستر و تیتراژ فیلم « قیصر » و همین‌طور تیتراژ فیلم « رضا موتوری » مسعود کیمیایی بود و در فاصله‌ی سال‌های ۱۳۵۱ و ۱۳۵۵ صدها آگهی برای تلویزیون ساخت.

در کنار این‌ها، کیارستمی از اواخر دهه‌ی 1340 به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان پیوست و بخش فیلم‌سازی کانون را شکل داد؛ مرکزی که بسیاری از کارگردانان نام‌آشنا را در آن گرد آمدند و فیلم‌های ارزشمندی ساختند. خود کیارستمی نیز در سال ۱۳۴۹ فیلم کوتاه « نان و کوچه » و بعدتر فیلم‌های « زنگ تفریح » و « مسافر » را برای کانون ساخت.

اواخر دهه‌ی ۱۳۵۰ و اوایل دهه‌ی ۱۳۶۰، فعالیت‌های سینمایی کیارستمی بیشتر و جدی‌تر شدند و او در این سال‌ها بیش از ۴۰ فیلم سینمایی، کوتاه و مستند ساخت. « کلوز آپ »، اولین فیلم داستانی کیارستمی، در سال ۱۳۵۶ با تهیه‌کنندگی بهمن فرمان‌آرا ساخته شد. و فیلم‌هایی مثل سه‌گانه‌ی کوکر (دهه‌ی ۱۳۷۰)، طعم گیلاس (۱۳۷۶) و باد ما را خواهد برد (۱۳۷۸) مهم‌ترین آثار کارنامه‌ی سینمایی او در دهه‌ی ۱۳۷۰ به شمار می‌روند.

شاید « خانه‌ی دوست کجاست؟ » (۱۳۵۶) معروف‌ترین و خاطره‌انگیزترین فیلم کیارستمی باشد؛ فیلمی با داستانی ساده و شیرین که در هر مکان و جغرافیایی ممکن است رخ دهد. یک بچه‌مدرسه‌ای متوجه می‌شود دفتر دوستش را به اشتباه برداشته‌است، بنابراین از خانه بیرون می‌رود تا او را پیدا کند و دفتر را به او پس دهد، اما راه دشوار و دراز است و فرصتش اندک.

سر صحنه فیلم زندگی و دیگر هیچ (۱۳۷۰) (عکس از مینا زیوری)
سر صحنه‌ی فیلم زندگی و دیگر هیچ (۱۳۷۰) (عکس از مینا زیوری)

« خانه‌ی دوست کجاست؟» فیلم اول سه‌گانه‌ی کوکر است و دو فیلم دیگر این سه‌گانه ـــ‌« زندگی و دیگر هیچ » (۱۳۷۰) و « زیر درختان زیتون » (۱۳۷۳)‌ــ این سه‌گانه را کامل می‌کنند. هر سه فیلم سه‌گانه‌ی کوکر یا سه‌گانه‌ی زلزله در روستای کوکرِ استان گیلان و اطراف آن اتفاق می‌افتند. این سه فیلم، با این‌که از نظر موضوعی مستقل هستند، خط داستانی سه‌گانه آن‌ها را به هم پیوند می‌دهد؛ خط داستانی‌ای که در زمان پیش، حین و پس از زلزله‌ی مهیب رودبار جریان دارد. 

کیارستمی در گفت‌وگویی با گادفری چشایر درباره‌ی سه‌گانه‌ی کوکر می‌گوید « وقتی هر سه فیلم را با هم می‌بینید، چیزی بیش‌ از فیلم می‌شود؛ سه‌گانه‌ی کوکر می‌شود سندی تاریخی. این سه فیلم هر یک گواه دیگری‌ست: به وجود همدیگر شهادت می‌دهند.»[1]

در روزگاری که بسیاری از هنرمندان ایرانی، در واکنش به نامهربانی‌ها، چمدان بستند و کوچ را برگزیدند، کیارستمی تصمیم گرفت در ایران بماند. چون معتقد بود « اگر درختی را که ریشه در خاک دارد از جایی به جای دیگر ببرید، آن درخت دیگر میوه نمی‌دهد و اگر بدهد آن میوه دیگر به خوبی میوه‌ای که در سرزمین مادری‌اش می‌تواند بدهد نیست. اگر سرزمینم را رها کرده بودم، درست مانند چنین درختی شده بودم.»[2] و اضافه می‌کند که بهترین فیلم‌هایش را در ایران ساخته است.

دهه‌‌ی 1370 شاید نقطه‌ی اوج فعالیت سینمایی کیارستمی بود. او با فیلم « طعم گیلاس » (۱۳۷۶) برنده‌ی جایزه‌ی نخل طلای جشنواره‌ی فیلم کن در سال ۱۹۹۷ شد و جایزه‌ی بهترین فیلم خارجی انجمن منتقدان فیلم بوستون را هم به دست آورد. فیلم « باد ما را خواهد برد » (۱۳۷۸) هم نامزد دریافت جایزه‌ی شیر طلایی جشنواره‌ی فیلم ونیز و برنده‌‌ی جایزه‌ی شیر نقره‌ای این جشنواره شد.

پشت صحنه فیلم طعم گیلاس (۱۳۷۶) (عکس از علیرضا انصاریان)
پشت‌صحنه‌ی فیلم طعم گیلاس (۱۳۷۶) (عکس از علیرضا انصاریان)

کیارستمی در سال‌های پایانی فیلمسازی خود با ساخت دو فیلم « کپی برابر اصل » (۱۳۸۹) در توسکانی و با حضور ژولیت بینوش و « مثل یک عاشق » (۱۳۹۱) در ژاپن، فیلمسازی در خارج از ایران را آزمود و مورد استقبال هم قرار گرفت. ژولیت بینوش برای بازی در فیلم « کپی برابر اصل » برنده‌ی جایزه‌ی بهترین بازیگر نقش اول زن جشنواره‌ی فیلم کن در سال ۲۰۱۰ شد و کیارستمی نیز برای کارگردانی این فیلم، یکی از نامزدهای جایزه‌ی نخل طلای این جشنواره شد. « مثل یک عاشق » نیز پنجمین نامزدی دریافت نخل طلای جشنواره‌ی کن را برای کیارستمی به همراه آورد.

در کنار فیلمسازی، کیارستمی داوری جشنواره‌های مختلفی را هم بر عهده داشت. او در سال‌های ۱۹۹۳، ۲۰۰۲، ۲۰۰۵ و ۲۰۱۴ داور جشنواره‌ی فیلم کن بود و داوری را در جشنواره‌‌های فیلم ونیز، لوکارنو، سن‌سباستین، کارلووی‌واری و غیره هم تجربه کرد.

فهرست جوایز عباس کیارستمی[3]

  • جایزه‌ی روبرتو روسلینی، ۱۹۹۰
  • جایزه‌ی سینمایی دکوورتس، ۱۹۹۲
  • جایزه‌ی فرانسوا تروفو، جشنواره‌ی فیلم جیفونی، به خاطر مجموعه‌ی آثار، ۱۹۹۳
  • جایزه‌ی پیر پائولو پازولینی، ۱۹۹۵
  • مدال طلای فدریکو فلینی از یونسکو، ۱۹۹۵
  • نشان شوالیه‌ی هنر و ادب فرانسه، ۱۹۹۶
  • نخل طلای جشنواره‌ی فیلم کن، ۱۹۹۷
  • جایزه‌ی یادبود ویتوریو دسیکا، ۱۹۹۷
  • مدال طلای فدریکو فلینی از یونسکو، ۱۹۹۷
  • جایزه‌ی اسکندر طلایی جشنواره‌ی بین‌المللی فیلم تسالونیکی، ۱۹۹۹
  • شیر نقره‌ای جشنواره‌ی فیلم ونیز، ۱۹۹۹
  • لوح طلایی پانورامای سینمای اروپا، ۱۹۹۹
  • جایزه‌ی ویژه‌ی جشنواره‌ی فیلم‌های مدیترانه‌ای مون‌پلیه، ۱۹۹۹
  • جایزه‌ی آکیرا کوروساوا، جشنواره‌ی فیلم سانفرانسیسکو برای یک عمر دستاورد هنری، ۲۰۰۰
  • جایزه‌ی ویژه از وزارت فرهنگ و هنر لبنان، ۲۰۰۰
  • جایزه‌ی فیلم‌ساز برتر دهه‌ی گالری هنر اونتاریوی کانادا، ۲۰۰۰
  • دکترای افتخاری مدرسه‌ی عالی نرمال سوپریور، ۲۰۰۳
  • مدال شایستگی دانشگاه کا فوسکاری ونیز، ۲۰۰۳
  • جایزه‌ی سینمایی کنراد ولف، ۲۰۰۳
  • نشان پرمیوم ایمپریاله، ۲۰۰۴
  • عضویت در بنیاد فیلم بریتانیا،  ۲۰۰۵
  • جایزه‌ی یک عمر دستاورد سینمایی جشنواره‌ی فیلم ایسلند، ۲۰۰۵
  • نشان پلنگ افتخاری، جشنواره‌ی فیلم لوکارنو،‌ ۲۰۰۵
  • جایزه‌ی یک عمر دستاورد جشنواره‌ی بین‌المللی فیلم زردآلوی طلایی ایروان، ۲۰۰۵
  • جایزه‌ی آنری لانگلوآ، ۲۰۰۶
  • دکترای افتخاری دانشگاه تولوز، ۲۰۰۷
  • نشان استاد بزرگ جهان، جشنواره‌ی بین‌المللی فیلم کلکته، ۲۰۰۷
  • جایزه‌ی ژژر لوکولتر، بهترین فیلم‌ساز جشنواره‌ی فیلم ونیز، ۲۰۰۸
  • جایزه‌ی شایستگی سینمایی برای یک عمر دستاورد سینمایی جشنواره‌ی فیلم مونیخ، ۲۰۱۰
  • دکترای افتخاری دانشگاه پاریس، ۲۰۱۰
  • جایزه‌ی یک عمر دستاورد جشنواره‌ی بین‌المللی فیلم خانه‌ی هنر باتومی، ۲۰۱۰
  • نشان شهروند افتخاری شهر نانت فرانسه، ۲۰۱۰
  • خوشه‌ی طلایی جشنواره‌ی بین‌المللی فیلم وایادولید، ۲۰۱۰
  • جایزه‌ی یک عمر دستاورد جشنواره‌ی فیلم ایسکیا، ۲۰۱۳
  • مدال افتخار دولت ژاپن، ۲۰۱۳
  • نشان افتخار اتریش برای علم و هنر، ۲۰۱۴
  • جایزه‌ی یک عمر دستاورد سینمایی جشنواره‌ی بین‌المللی فیلم پرتقال طلایی آنتالیا، ۲۰۱۴
  • عضویت در آکادمی علوم و هنرهای سینمایی اسکار، ۲۰۱۶

عباس کیارستمی و عکاسی

کیارستمی از جمله کارگردانانی بود که عکاسی هم می‌کرد و سبک خاص خود را در عکاسی داشت. به عنوان مثال، او پراکنده و از همه‌چیز عکس نمی‌گرفت بلکه فقط روی یک موضوع متمرکز می‌شد و تا آن‌جا که امکان داشت، از همان عکس می‌گرفت. می‌گویند که وقتی کیارستمی از دیوار عکس می‌گرفت، چیزی جز دیوار نمی‌دید.[4]

به نظر می‌رسد که در عکس‌های کیارستمی، درخت نقش برجسته‌ای دارد. او حتی در اثری که در خانه‌ی هنرمندان ایران نگهداری می‌شود، درخت را موضوع اصلی اثرش کرده است. در واقع، گویی درخت عنصر ثابت عکس‌های اوست و شاید بشود آن را استعاره‌ای از خود عکاس دانست که در تمام مجموعه‌هایش ریشه کرده و حضور دارد.

عکس‌های کیارستمی در نمایشگاه‌های متعددی در ایران و خارج از ایران به نمایش درآمده‌اند و همچنین مجموعه‌ای از عکس‌هایش در حراج کریستیز دوبی ۲۰۰۸ فروخته شد.

نمایشگاه «باغ ایرانی» در موزه هنرهای معاصر تهران (شهریور ۱۳۸۳) (عکس از ساسان توکلی فارسانی)
نمایشگاه « باغ ایرانی » در موزه‌ی هنرهای معاصر تهران (شهریور ۱۳۸۳) (عکس از ساسان توکلی‌فارسانی)

کتاب‌های عکس عباس کیارستمی[5]

مجموعه‌ی عکس‌ها (۱۳۷۹)

« مجموعه‌ی عکس‌ها»ی عباس کیارستمی (۱۳۷۹، انتشارات هنر ایران) گزیده‌ای است از مجموعه‌ای بزرگ‌تر که عکس‌هایش را کیارستمی، همزمان با ساخت فیلم « باد ما را با خود خواهد برد »، در کردستان گرفته‌ است. به اعتقاد ناشر، در این عکس‌ها، «کیارستمی» به جای ثبت طبیعت در عکس‌های خود، به تفسیر طبیعت دست زده‌ است. به بیانی دیگر، در این عکس‌ها ما نه از دریچه‌ی چشمی دوربین عکاسی، بلکه از دیدگاه روح حساس یک هنرمند نقاش به نظاره‌ی جهان طبیعی می‌نشینیم.

کتاب سفیدبرفی (۱۳۸۴)

کتاب « سفید‌برفی » (۱۳۸۴، نشر نظر) مجموعه‌ای از عکس‌های سفید و سیاه عباس کیارستمی است که در جریان‌ سال‌ها سفر در جاده‌های ایران در روزهای برفی گرفته شده‌اند. در این مجموعه هم درخت از دغدغه‌های این هنرمند به شمار می‌روند. پیش از انتشار این کتاب، ۵۰ قطعه از عکس‌هایش با همین عنوان در گالری راه‌ابریشم و موزه‌ی هنر مدرن نیویورک به نمایش گذاشته‌ شده بودند.

کتاب کلاغ‌ها و درخت‌ها (۱۳۸۷)

« کلاغ‌ها و درخت‌ها » (۱۳۸۷، نشر نظر) مجموعه‌ای از عکس‌های عباس کیارستمی با موضوع درخت و کلاغ است که در مقطع زمانی خاصی در کاخ سعدآباد گرفته شده‌اند. کلاغ‌ها پای ثابت عکس‌های این مجموعه‌اند. برخلاف بسیاری از عکاسان که کلاغ‌ها را در حال پرواز یا نشسته بر سیم خاردار یا تارهای سیم برق به تصویر کشیده‌اند، کلاغ‌ها در عکس‌های کیارستمی، عنصری ثابت و ساکن در قاب تصویرند که گاه، در مقابل عظمت درخت، بسیار خرد و کوچک جلوه می‌کنند.

کتاب دیوار (۱۳۸۹)

« دیوار » (۱۳۸۹، نشر نظر) مجموعه‌ای دیگر از عکس‌های کیارستمی است که در سال ۱۳۹۰ در گالری ۱۰ به نمایش گذاشته شدند. دیوارهای این عکس‌ها حایل و مانع نیستند، بلکه قاب‌هایی‌اند که پنجره‌ای قدیمی، سایه‌ی درختی تازه جوانه‌زده یا گلدانی نشسته پای دیوار را به زیباترین وجه پیش چشم مخاطب می‌گذارند. کیارستمی در این عکس‌ها، با نگاهی هنرمندانه و با بازی با قاب دوربین، فرم و نور، از شاخه‌‌های‌ آویخته و حتی از گچ‌ها و رنگ‌های ریخته و فرسوده‌ی دیوارها تصویری همانند تابلوی نقاشی ارائه کرده است.

کتاب پنجره‌ای رو به حیات (۱۳۹۲)  

بیشترِ فضاهایی که کیارستمی در کتاب « پنجره‌ای رو به حیات » (۱۳۹۲، نشر نظر) در قاب عکس به تصویر کشیده، روستاهایی فراموش‌شده یا مناطقی دورافتاده‌اند که کمتر شاهد حضور مستقیم و بی‌واسطه‌ی آدم‌ها در آن‌ها هستیم، هرچند ردپای آدم‌ها در عکس‌ها به چشم می‌خورد. کیارستمی برای رسیدن به این فضا در عکس‌هایش به بهترین شکل ممکن از امکانات دوربین دیجتال و تکنیک‌های عکاسی بهره گرفته است.

کتاب درها و یاد‌ها (۱۳۹۴)

کتاب « درها و یادها » (۱۳۹۴، نشر نظر) شامل عکس‌هایی است که کیارستمی از در‌ها گرفته است؛ درهایی که روی آن‌ها نه از نقش‌ونگارهای برجسته خبری هست و نه از دسته‌ها و خوشه‌های گل اثری. نه نقش سر شیر بر سردر آن‌ها نمایان است و نه کنده‌کاری‌های پرتکلف استادانه از موجودات اساطیری. درهای کیارستمی همه درهایی کهنه‌اند، درهایی خسته و خراب، فرسوده‌ی زمان و سوده‌ی سالیان؛ رنگ باخته و طبله و تاول زده، پوسته پوسته از هزار جرقه‌ی نادیدنی.

درگذشت عباس کیارستمی

در سال‌های ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵، کیارستمی به سبب خونریزی داخلی و شرایط نامساعد جسمی چند باری در بیمارستان بستری شد و چند جراحی را پشت سر گذاشت. با ادامه‌ی بیماری، او برای درمان راهی فرانسه شد و چند روز بعد به علت سکته‌ی مغزی در پاریس در گذشت.

پیکر عباس کیارستمی روز ۲۰ تیر ۱۳۹۵، از مقابل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به سوی لواسان تشییع و در گورستان توک مزرعه‌ی لواسان به خاک سپرده شد؛ گورستانی پر از درخت، برای مردی که در تمام عمرش عاشق درختان بود.


[1]- اکانت اینستاگرام  kiarostamiabbas

[2]- Stuart Jeffries, “Landscapes of the mind”, Guardian, Sat 16 Apr 2005

[3]- ویکی پدیا فارسی / مدخل فهرست جایزه‌های عباس کیارستمی

[4]- ویکی پدیای فارسی، مدخل عباس کیارستمی

[5]-  لیست و شرح کتاب‌های عباس کیارستمی از وب سایت  akkasee.com (عکاسی دات کام)

دیدگاه ها

کاربر مهمان ۱۴۰۱/۱۰/۰۸

عباس کیارستمی هیچ وقت تکرار نخواهد شد حیف دیگر نداریمش

پرسش های متداول

کیارستمی هنرمندی معاصر بود، به این معنا که درون مایه آثارش را از محیط اطراف و از زمانه ای که در آن زندگی می کرد الهام می گرفت. تجربه زیسته‌ نقش مهمی در کارهای او داشت و تجربه ها یا دیده های خودش را به تصویر می کشید. شاید یکی از ویژگی های شاخص آثار کیارستمی همین دلبستگی به زمان حال باشد و شاید برای همین است که اشعار خیام، بزرگ ترین ستایش گر حال، را منبع الهام آثار او می دانند.

کیارستمی در سال های پایانی فیلمسازی خود با ساخت دو فیلم « کپی برابر اصل » (۱۳۸۹) در توسکانی و با حضور ژولیت بینوش و « مثل یک عاشق » (۱۳۹۱) در ژاپن، فیلمسازی در خارج از ایران را آزمود و مورد استقبال هم قرار گرفت.

شاید « خانه ی دوست کجاست » (۱۳۵۶) معروف ترین و خاطره انگیزترین فیلم کیارستمی باشد؛ فیلمی با داستانی ساده و شیرین که در هر مکان و جغرافیایی ممکن است رخ دهد.

مطالب پیشنهادی

و کابوسی که از آن بیدار نمی‌شوی!

و کابوسی که از آن بیدار نمی‌شوی!

مروری بر کتاب تو این فکرم که تمومش کنم نوشته‌ی ایان رید

مرگ، پنگوئن و مرثیه‌ای بر اوکراین پسا شوروی

مرگ، پنگوئن و مرثیه‌ای بر اوکراین پسا شوروی

مروری بر کتاب مرگ و پنگوئن نوشته‌ی اندری کورکف

بررسی تاریخی و فلسفی مفهوم قدرت در سینمای صدساله ایران

بررسی تاریخی و فلسفی مفهوم قدرت در سینمای صدساله ایران

مروری بر کتاب فلسفه سیاسی در آینه سینمای ایران نوشته‌ی محمدسجاد نجفی

کتاب های پیشنهادی