هرکسی درون خودش گوری دارد

معرفی کتاب قهرمان و گورها نوشته ارنستو ساباتو

علی اکبر علی یاری

شنبه ۵ مهر ۱۴۰۴

(6 نفر) 5.0

کتاب قهرمان و گورها

رمان قهرمانان و گورها، نوشته‌ی ارنستو ساباتو، از آن‌دست آثاری‌ است که خواندنش چیزی فراتر از یک تجربه‌ی ادبی معمول است. قصه‌ی ساباتو دریچه‌ای‌ است به اعماق تاریک ذهن انسان، جایی که عشق، ترس، خاطره و جنون با هم گره خورده‌اند. داستان در آرژانتین دهه‌ی ۱۹۵۰ روایت می‌شود؛ دوره‌ای پرآشوب که بی‌ثباتی سیاسی، فروپاشی خانواده‌ها و بحران‌های فکری و تضادهای اجتماعی جامعه‌ی آرژانتین در آن موج می‌زند. ساباتو از همین بستر برای ساختن جهانی عمیق و چندلایه استفاده کرده که پر است از  تعلیق و سردرگمی.

قهرمانان و گورها

تحلیل رابطه آلخاندرا و مارتین

«در این دنیا فقط دو چیز است که می‌تواند آدم را نجات بدهد؛ عشق و درد. یکی بی‌دیگری هیچ است.»

در مرکز ماجرا، دختری جوان به نام آلخاندرا قرار دارد؛ شخصیتی مرموز و پیچیده، زنی آسیب‌دیده و سرشار از راز که در یک خانواده‌ی اشرافی رو به انحطاط رشد کرده است. رابطه‌ی عاشقانه و پرتنش او با مارتین، جوانی از طبقه‌ی پایین‌تر جامعه، خجالتی و پر از تردید سرآغاز سفری می‌شود که خواننده را کم‌کم به درون زندگی پررمزوراز این زن و گذشته‌ی آشفته‌اش می‌کشاند. اما این فقط یک داستان عاشقانه نیست. چیزی در پسِ این قصه پنهان است؛ اضطرابی خزنده که به‌مرور همه‌چیز را تیره می‌کند.

بررسی فصل گزارش درباره‌ی نابینایان

یکی از شاخص‌ترین بخش‌های رمان، فصل «گزارش درباره‌ی نابینایان» است. این قسمت که تقریباً به‌تنهایی هم می‌تواند یک داستان مستقل باشد، سرگذشت پدر آلخاندرا، فرناندو، را دنبال می‌کند؛ مردی که دچار وسواس و پارانویای عجیبی درباره‌ی نابینایان شده و باور دارد آن‌ها در حال توطئه برای کنترل جهان هستند. لحن کابوس‌گونه و فضای وهم‌آلود این بخش، آن را به یکی از به‌یادماندنی‌ترین قطعات ادبیات مدرن تبدیل کرده. ساباتو در این قسمت، مرز بین واقعیت و جنون را چنان محو می‌کند که خواننده دیگر مطمئن نیست چه چیزی واقعی‌ است و چه چیزی ساخته ذهن است.

آدم‌های این رمان فقط شخصیت‌های داستانی نیستند بلکه هرکدام نماینده یک نوع بحران انسانی‌اند. مارتین، درماندگی نسل جوان را نمایش می‌دهد؛ نسلی که میان گذشته‌ای پر از شکوه فروریخته و در آینده‌ای نامعلوم گیر کرده است. برونو، راوی بخش‌هایی از داستان، دیدگاه فلسفی‌تری دارد و در تلاش است معنای اتفاقات را بفهمد. حتی شهر بوئنوس آیرس هم در این رمان به یک شخصیت زنده تبدیل می‌شود؛ شهری خاکستری، سنگین و غرق در خاطرات.

سبک روایی رمان قهرمانان و گورها

سبک روایت رمان، غیرخطی و چندصدایی است و گاه چندلایه وآشفته، درست مثل ذهن شخصیت‌هایش. ساباتو  به مخاطب این اجازه را می‌دهد که هم‌زمان در لایه‌های مختلف روان، جامعه و تاریخ حرکت کند. او از زمان‌های متفاوت و دیدگاه‌های گوناگون برای روایت استفاده می‌کند. این ساختار باعث می‌شود خواننده درگیر شود، اما در عین حال نیازمند دقت و صبوری است. نثر کتاب سنگین و گاه فلسفی‌ است، اما همین ویژگی‌ها است که آن را از یک رمان معمولی متمایز می‌کند.

ساباتو در قهرمانان و گورها تنها یک داستان تعریف نمی‌کند؛ او تصویری از انسان معاصر ارائه می‌دهد، انسانی تنها، زخمی و در آستانه‌ی فروپاشی. کتاب پر است از لحظه‌هایی که خواننده را مجبور به فکر کردن می‌کنند: درباره‌ی مرگ، تنهایی، معنا و بی‌معنایی. این اثر نه صرفاً یک تراژدی خانوادگی‌ است، نه صرفاً یک نقد اجتماعی، بلکه ترکیبی است از هر دو، با لحنی که گاه شاعرانه است و گاه بی‌رحمانه.

 

دیدگاه ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

اشتباه نکنید، این یک نقاشی نیست

اشتباه نکنید، این یک نقاشی نیست

مروری بر کتاب تونل نوشته‌ی ارنستو ساباتو

پناهندگان بی‌وطن

پناهندگان بی‌وطن

معرفی کتاب مرد کوچک آرکانژِلسک نوشته‌ی ژرژ سیمنون

امید بر فراز ویرانه

امید بر فراز ویرانه

مروری بر زندگی و آثار ارنستو ساباتو، خالق رمان‌های تونل، قهرمانان و گورها و فرشته‌ی ظلمت

کتاب های پیشنهادی