مجله آنگاه شماره 18- خانه ام ابری‌ست

هر جا که باشی آخرش باید برگردی به خانه ات خانه جایی است که به آن برمی‌گردی هدف نهایی ات است. تصورها در مورد مفهوم خانه می‌تواند متفاوت باشد، اما در این که هدف نهایی است متفق القول هستيم مكان آخر است. جایی است که به آن بر می گردیم. 

پس در نهایت باید فکر کنیم قاعدتاً باید امن ترین جا باشد، دلبازترین جا باشد، باید جایی باشد، که در آن احساس آرامش کنیم، باید جایی باشد که حس کنیم در جای خودمان هستیم، باید حس کنیم جز این نمی‌تواند باشد.
اما اغلب اوقات می‌تواند این چنین هم نباشد. یعنی نه در آن از امنیت خبری هست و نه از آرامش نه دلباز است و نه اصلا جای تو است.

 اما باز با این چنین هم میتواند نباشد.» به خانه برمیگردی.

 خانه می‌تواند وطنت باشد. میتوانی از آنجا بروی و مهاجرت بکنی، بروی به کشوری دیگر بروی به وطن دیگران. دیگرانی که نمی‌شناسی و با تو همسو نیستند. اما چه بخواهی و چه نخواهی به طور ناخودآگاه مدام به یادش هستی و جزئیات بی اهمیتش را هم به یاد می‌آوری.

لیلی گلستان

افزودن به پاکت خرید 250,000 تومان

مجله آنگاه شماره 18- خانه ام ابری‌ست

  • نام مجله: مجله آنگاه شماره 18- خانه ام ابری‌ست
  • تعداد صفحات: 216
  • شماره: 18
  • سال انتشار: 1402
  • ماه انتشار: شهریور
  • دوره نشر: فصلنامه
  • فصل انتشار: تابستان
  • ناشر: آنگاه
  • امتیاز:
    (2 نفر)

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

رقص مرگ در تروا

مروری بر کتاب ببر پشت دروازه نوشته‌ی ژان ژیرودو

پروست بودن

مارسل پروست: مروری بر زندگی و آثار

مرگ تدریجی معصومیت

مروری بر کتاب ناتور دشت (ناطور دشت) نوشته‌ی جی. دی. سلینجر

مجله‌های پیشنهادی

افزودن به پاکت خرید 250,000 تومان