کتاب میدان ونک، یازده و پنج دقیقه
نویسنده: سیامک گلشیری
داشتم میرفتم خبر مرگ پدرزنم را به زنم بدهم. همین یک ساعت پیش مرده بود، روی دستهای خودم، زنم هنوز چیزی نمیدانست. فکر میکرد یک زمین خوردگی ساده است؛ سرش درد گرفته و بعد هم خوب شده، همین، اما حالا مرده بود. مادرش رفته بود آب بیاورد، شهریار و سودابه هم ایستاده بودند کنارم که نفس آخر را کشید، با چشمهای خیره به من، همان طور که دستهایش را محکم توی دستهایم نگه داشته بودم. ترس تمام وجودش را گرفته بود. معلوم بود نمیخواهد بمیرد. التماس میکرد نگذارم برود. از فشار دستهایش میفهمیدم، از چشمهایش که همان طور خیره به من مانده بود، تا بعد که خودم بستمشان.
صفحه ۹۹
- نام کتاب: میدان ونک، یازده و پنج دقیقه
- ناشر : چشمه
- تعداد صفحات: 279
- شابک: 9786220105497
- شماره چاپ: 4
- سال چاپ: 1401
- موجودی : 1 عدد
- نوع جلد: شمیز
- دسته بندی: داستان کوتاه فارسی
- امتیاز: امتیازی ثبت نشده
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی
رویینتنیِ دیجیتال
مروری بر نمایشنامهی موبایل مرد مرده نوشتهی سارا رول
لیلی در انجمن ماجراجویان – سفر به دانمارک، سوئد و نروژ
معرفی کوتاه کتاب کودک لیلی در انجمن ماجراجویان (سفر به دانمارک، سوئد و نروژ)
کالبدشکافی مرگ
مروری بر کتاب زندگی در مرگ اثر سو بلک
کتاب های پیشنهادی