کتاب بی سایگان

نویسنده: فرانسواز ساگان

فنی از او پرسید: «چند وقت است غذا نخورده‌ای؟» ادوارد چشم‌هایش را به چشم‌های او دوخت و گرما و مهربانی آن چشم‌ها او را غرق حق‌شناسی کرد. کمی شل شد. او زمان خیلی درازی را در تنهایی و ناراحتی سپری کرده بود، و فنی خیلی مهربان بود. برای اینکه گیر گلویش را باز کند، با عجله یک لیوان آبجو نوشید و جواب داد:

«دو روز.»

«بدون پول؟»

او سرش را به علامت تایید تکان داد. فنی اوقاتش تلخ شد.

«تو دیوانه‌ای ادوارد. حتما می‌دانی که در این خانه همیشه به روی تو باز است. هر وقت که دوست‌ داشتی بیا، بدون اینکه تا آخرین رمق‌هایت صبر کنی. این مسخره است.»

ادوارد با فریاد گفت: «من مسخره‌ام، و این را می‌دانم!»

صفحه 110

متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب بی سایگان

متاسفانه این کتاب موجود نیست

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

آیا رمانی در مورد بحران آب و هوا وجود دارد؟

ملیسا هریسون بهترین داستا‌ن‌های مرتبط با بحران آب و هوا را توصیه می‌کند

قدرت عادت‌های کوچک

مروری بر کتاب خرده‌عادت‌ها (عادت‌های اتمی) نوشته‌‌ی جیمز کلیر

کالبدشکافی مرگ

مروری بر کتاب زندگی در مرگ اثر سو بلک

کتاب های پیشنهادی