کتاب افسانه های ایرانی (جلد 6)

نویسنده: محمد قاسم زاده

کچل و قاضی

یکی بود، یکی نبود. غیر از خدا هیچ کی نبود. در زمان‌های قدیم یک قاضی بود و آن‌قدر ناخن‌خشک بود که خیرش به کسی نمی‌رسید. این بابا نوکر می‌گرفت و اول کار می‌گفت اجرت زیادی می‌دهد، ولی همان هفته‌ی اول کاری می‌کرد نوکره قید اجرتش را بزند و فلنگش را ببندد تا جانش را از دست قاضی درببرد. این طور ماهی چهار تا نوکر عوض می‌کرد و صناری هم به کسی نمی‌داد. آدم‌هایی که پیش این قاضی کار می‌کردند، می‌گفتند اگر نوکر قدرت فیل را هم داشته باشد، سر یک هفته آب می‌شود. کم‌کم آوازه‌ی قاضی افتاد به دهن مردم و دیگر کسی گول حرفش را نخورد و یک روز این قاضی دید نه نوکر دارد و نه کسی زیر بار می‌رود که به خانه‌اش بیاید و کار کند. هرچه این در و آن در زد، کسی را پیدا نکرد و دست به دامن جارچی‌ها شد و آنها هرچه جار زدند، هیچ کی قدم جلو نگذاشت.

صفحه 357


متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب افسانه های ایرانی (جلد 6)

متاسفانه این کتاب موجود نیست
  • نام کتاب: افسانه های ایرانی (جلد 6)
  • ناشر : هیرمند
  • تعداد صفحات: 647
  • شابک: 9789644053082
  • شماره چاپ: 2
  • سال چاپ: 1395
  • نوع جلد: گالینگور
  • دسته بندی: داستان کوتاه فارسی
  • امتیاز: امتیازی ثبت نشده

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

چطور می‌توان دوستی‌های ارزشمند را نجات داد؟

مروری بر کتاب کودک دعوای دوست‌های صمیمی نوشته‌ی فرانسس ایتانی

قتل خانوادگی، نفت و اف‌بی‌آی

مرور و بررسی کتاب قاتلان ماه گل اثر دیوید گرن

کتاب‌های برتر درباره‌ی مهاجرت

کتاب‌های حاضر از آثار جان اشتاین‌بک گرفته تا آنی پرولکس تغییر مکان‌ها را از منظر جغرافیایی به تصویر می‌کشند

کتاب های پیشنهادی