کتاب شاه، بی بی، سرباز

نویسنده: ولادیمیر نابوکوف

و مسعود فهمید در آستانه‌ی وراجی است ابوالحسن. تندی صدایش را صاف کرد و گفت که بایدکم‌کم حرکت کنند، که اصلا ببینند شدنی هست یا نه، و اوضاع چه‌جوری است. نقشه‌ی روستا را که پیرمرد کشیده بود از جیبش درآورد و صاف کرد روی سکوی محراب. هفت هشت خانه بود. روی یکی از خانه‌های پرت‌تر ضربدر بود. پیرمرد گفته بود توی اتاق آخر دریچه‌ای است که می‌خورد به یک زیرزمین. ده زن و دختر آن‌جا حبس‌اند و دو روز است چیزی نخورده‌اند و احتمالا آب هم ندارند. گفته بود چند ماه است قایم‌شان کرده‌اند. ولی آن روز که مسعود و بقیه برای گشت رفته بودند... پیرمرد گریسته بود، که ترس جان‌کاری کرده بی‌خیال دخترهای‌شان بشوند، که خدا او را نخواهد بخشید، که او سرافکنده شده بود بعد این همه سال عبادت، که نوه‌ی خودش حتی... حالا باید عرض بهمنشیر را رد می‌کردند و می‌گشتند به ده. قطعا سرباز مُرده تا‌به‌حال خیلی‌ها را کشانده بود آن‌جا. شاید این حجم آتش هم برای همین بود. کور می‌زد عراق. دست‌ودل‌باز، عصبانی...

صفحه ۸۹

افزودن به پاکت خرید 120,000 تومان

کتاب شاه، بی بی، سرباز

  • نام کتاب: شاه، بی بی، سرباز
  • مترجم: رضا رضایی
  • ناشر : ثالث
  • تعداد صفحات: 323
  • شابک: 9786004050449
  • شماره چاپ: 12
  • سال چاپ: 1401
  • موجودی : 2 عدد
  • نوع جلد: شمیز
  • دسته بندی: داستان روسی
  • امتیاز: امتیازی ثبت نشده

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

کاشفان تاریخِ بمباران شده

نگاهی به کتاب «هفت روز» نوشته‌ی لیانید والینسکی

مترجم فاعلِ مختار نیست

رضا رضایی: مروری بر زندگی و آثار

هنر داستان‌خوانی

نگاهی به کتاب هنر داستان‌نویسی اثر دیوید لاج

کتاب های پیشنهادی

افزودن به پاکت خرید 120,000 تومان