مجله مدام شماره 1
از یک کتاب که تیراژش «یک دانه» بود و الان زیر خاک است میخواهم حرف بزنم. منظورم یک کتاب زیرخاکی نیست، منظورم مشخصاً یک کتاب است که الان زیر خاک است. از شب زیر خاک شدنش دو سالی میگذرد. اسمش فرزانه بود. فرزانه پزشکی اسم یک آدم است که وقتی دیدیمش همهٔ سی و چهار پنج نفری که آنجا نشسته بودیم پکوپوزمان را جمع کردیم که «این» وسط کلاس ما و بحث قصه و داستان چه میکند؟ اما وقتی خواست برود متفقالقول بودیم که «او» یک کتاب بود که چادرش را کشید سرش، باهامان «خدافظی» کرد و رفت.
شرح دقیق ماجرا این است که پسینِ جمعهها گلهای مینشستیم در یک آموزشگاهی و داستان مینوشتیم و قصه میگفتیم و با شمایل روایت ور میرفتیم. گمانم جلسهٔ آخر بود. میلاد ناظمی که رابطهمان زود از حد و ربط کلاس گذشته بود و رفیق شده بودیم، پایان جلسهٔ قبل آمد یواش گفت: «جلسهٔ بعد مهمون بیارم سر کلاس اوکیه؟» سرضرب گفتم: «بیار.»
بخش ابتدایی روایت «دیگر چاپ نمیشود»
نوشته: احسان عبدی پور
افزودن به پاکت خرید
250,000 تومان
- نام مجله: مجله مدام شماره 1
- تعداد صفحات: 239
- شماره: 1
- سال انتشار: 1403
- ماه انتشار: تیر و مرداد
- دوره نشر: دوماهنامه
- فصل انتشار: تابستان
- ناشر: مدام
-
امتیاز:
(1 نفر)
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی
میخواهم رؤیای سیبها را بخوابم
معرفی نمایشنامهی عروسی خون نوشتهی فدریکو گارسیا لورکا
فیلسوف در شب تاریک به خود لرزید
معرفی کتاب وی نوشتهی نیکلای گوگول
دیگریِ دروغین، دیگریِ راستین
مروری بر نمایشنامهی آی بیکلاه، آی باکلاه نوشتهی غلامحسین ساعدی
مجلههای پیشنهادی
مجله مدام
مشاهده همه
افزودن به پاکت خرید
250,000 تومان