
کتاب یادداشت هایی از خانه مردگان
در سرزمینهای دوردستِ سیبری، در میان سبزدشتها و کوهها و جنگلهای انبوه، گهگاه شهرهای کوچکی به چشم میخورند با هزار یا حداکثر دو هزار نفر جمعیت و خانههای چوبی بسیار محقر و دو کلیسا، یکی در شهر و دیگری در کنار گورستان. این شهرها به دهکدههای زیبای اطراف مسکو بیشتر شبیهاند تا به شهر، و معمولاً حضور نیروهای پلیس محلی و کارآگاهها و افسرانِ جزء در این شهرها بسیار چشمگیر است. در سیبری، با وجود سرما، همیشه بازار خدمات دولتی بهشدت گرم است. ساکنان این ناحیه مردمانی سادهدل و متعصباند و رسوم قدیمی و ثابتی دارند که در گذرِ سالها جنبة قداست بهخود گرفتهاند. مأموران دولتی، که بهحق طبقة نجیبزادگان سیبری را تشکیل میدهند، یا از بومیان و ساکنان دیرینة سیبریاند و یا از کسانی که با وسوسة دریافت حقوق بالا و حق مأموریتِ دوبرابر و سودای آینده، از روسیه، و بیشتر از شهرهای بزرگ، به اینجا آمدهاند.
سرآغاز


یک جستوجو برای یافتن خود!
معرفی کتاب کودک من مغز خواهرم را دزدیدم نوشتهی جو سیمونز

کتابهایی با حالوهوای سریال «جداسازی»
سریال «جداسازی» را نمیتوانید از ذهنتان خارج کنید؟ این کتابها حالوهوای پیچیده و تاریک آن را بازآفرینی میکنند

زندگی بدون درد امکانپذیر نیست
معرفی کتاب فلسفه درد نوشته یوهان وتلسن