کتاب هرز آباد

نویسنده: تی. اس. الیوت

«این نغمه از پهلوی من خزان تا دلِ آب‌ها رفت»

پیچید در طولِ بندر، و تا انتهای خیابانِ ویکتوریا رفت.

ای شهر، ای شهر گه گاه در گوشم آید،

از سمتِ میخانه ای در خیابانِ پایینِ شطّت،

آوای شیرینی از ماندولینی

همراهِ انبوهِ غوغای داخل

آن‌جا که صیاد‌ها ظهر ها دور هم می لمند:

آن‌جا که دیوارهای کلیسای مگنوسِ قدیس در  خویش دارند 

چیزی از آن مجدِ توصیف ناگشتنیِ سپید و طلایّیِ یونانیان را.

صفحه15

متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب هرز آباد

متاسفانه این کتاب موجود نیست

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

کتاب احساس شناسی!

معرفی کوتاه کتاب کودک قیافه‌های بامزه نوشته‌ی نیکولا اسمی

مسخ تقصیر

مروری بر کتاب مسخ نوشته‌ی فرانتس کافکا

بیگانه از وجود

مروری بر کتاب گیاهخوار نوشته‌ی هان کانگ

کتاب های پیشنهادی