کتاب دوبلینی ها
و نقد دوبلینی ها
آقای هاینز طنز آلود به پیرمرد گفت: «تو چه خیال میکنی، جک؟»
پیرمرد به طرف صندلی اش، کنارآتش، برگشت و گفت:
_نیست، اما پولش را دارد. نه مثل آن یکی عوضی.
آقای هاینز پرسید:«کدام عوضی؟»
پیرمرد، شماتت آمیز، گفت:کولگان.
_چون کولگان کارگر است این را می گوئی؟
صفحه 156
جاده، جاز، قهوه و چند چیز دیگر
مروری بر کتاب در راه نوشتهی جک کرواک
دیوید لاج: شخصیتهای دوستنداشتنی زود از یاد میروند
گفتوگو با دیوید لاج، نویسنده و منتقد ادبی بریتانیایی
کدام کتابها داستان خود را در یک شبانهروز روایت میکنند؟
معرفی چند کتاب که داستان آنها در طول یک شبانهروز اتفاق افتاده است