
کتاب خوبی خدا
1 عدد
پیش از این که سوار ماشین بشوم، برای آخرین لحظه ایستادم. حس می کردم اتفاق بدی می خواهد بیفتد. با این همه نمیتوانستم به چیزی غیر از زیبایی فلامینگو فکر کنم که در آسمان نیمه تاریک تابستان برق میزد. گردن باریک و کشیدهاش کمی به طرف پایین خم شده بود و به جایی نگاه میکرد که لیبی خوابیده بود. چند تا شب تاب خودشان را قاطی نورهای رنگی کرده بودند؛ انگار داشتند عاشق می شدند.
صفحه 99



زیستن مانند برهی گمشدهی عیسی
مروری بر کتاب برف سیاه نوشتهی میخائیل بولگاکف

ما همه انسانهای تنهایی هستیم، ولی تو فرق میکنی
مروری بر کتاب سوکورو تازاکی بیرنگ و سالهای زیارتش نوشتهی هاروکی موراکامی

«استعداد ممکن است موقتی باشد و کمتر کسی هم میتواند همهی عمر نگهش دارد»
بخشی از کتاب «سوکورو تازاکی بیرنگ و سالهای زیارتش» اثر هاروکی موراکامی