کتاب البته که عصبانی هستم

نویسنده: دوبراوکا اوگرشیچ

همان طور که صدا را قطع می‌کردم به همسایه‌ها نگاه کردم. بعد ته‌ته مغزم، به لطف بینش معیوبم، آینده نزدیک را خیلی کوتاه دیدم: حس کردم می‌دانم چه کسی اول دندانش را فرو می‌کند توی گلوی دشمن، چه کسی دوران جنگ را مقابل تلویزیون می‌گذراند، چه کسی بی‌فوتِ وقت همسایه‌اش را لو می‌دهد، چه کسی زخم‌های مجروحان ناگزیر را تیمار می‌کند، چه کسی جلوی افسردگی به زانو درمی‌آید، چه کسی مردم را می‌شوراند و چه کسی راه پول درآوردن از این اوضاع را می‌یابد. شاید بهتر بود آنجا، در آن زیرزمین، الفبای جنگ را می‌آموختم. ولی من توهمات گذرایم را مثل اسکناس بی‌اعتبار سپردم به باد.

صفحه ۳۸


مروری بر کتاب البته که عصبانی هستم نوشته دوبراوکا اوگرشیچ را در آوانگارد بخوانید.

افزودن به پاکت خرید 54,000 تومان

کتاب البته که عصبانی هستم

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

یک لنگه دستکش زنانه، چمدان و «روژینار، هتل بریتانیا.»

مروری بر کتاب خنده در تاریکی نوشته‌ی ولادیمیر ناباکوف

هفته‌ی چهل و چند

برگرفته از کتاب "هفته‌ی چهل و چند" نوشته‌ی فاطمه ستوده، نشر اطراف

زمینۀ آبی صبح بر شبکه‌های شلوغ تور

مروری بر کتاب حرف بزن خاطره نوشته‌ی ولادیمیر ناباکوف

کتاب های پیشنهادی

افزودن به پاکت خرید 54,000 تومان