
کتاب اتود در قرمز لاکی
اعتراف میکنم که این دلیل تازه ماهیت واقعی فرضیههای دوستم مرا بسیار متحیر کرده بود. میزان احترامم نسبت به قابلیتهای او در تحلیل به شدت افزایش یافت ولی هنوز هم سوء ظنی پنهان در ذهنم باقی بود که کل این ماجرا رویدادی است از پیش برنامه ریزی شده به منظور متحير ساختن من هر چند اصلاً سر در نمی آوردم که او از دست انداختن من چه هدفی می توانست داشته باشد وقتی به او نگاه کردم دیگر خواندن یادداشت را تمام کرده بود و در نگاهش آن حالت سرگردان و بیفروغی موج میزد که نشانه حواس پرتی است.
پرسیدم:
- به خاطر خدا بگو چطور به این نتیجه رسیدی؟ او با کج خلقی گفت؟
- به کدام نتیجه؟
- معلوم است دیگر اینکه او گروهبان بازنشسته نیروی دریایی است.
صفحه ۲۹


تو همانی که امشب در رؤیا خواهم دیدش
یادداشتی بر کتاب «تو مثل من فردا دنیا آمدی: نامهنگاریها (۱۹۲۲-۱۹۳۶)، نویسندگان: مارینا تسوتایوا، بوریس پاسترناک، راینر ماریا ریلکه»

موسم مرگ میرسد...
معرفی کتاب مرگ به وقت بهار نوشتهی مرسه رودوردا

در تاروپود کار و عشق و خاطره
مروری بر کتاب خاک کارخانه نوشتهی شیوا خادمی