
کتاب آن زندگی که من به تو دادم
پرده ی یکم
اتاقی تقریباً لخت سرد با دیوارهای سنگی خاکستری رنگ در خانه ی سوت و کور دونا آنا لونا. یک نیمکت، یک گنجه، یک میز کار و مقداری اثاثیه ی قدیمی دیگر با رنگ و بوی آرامش و زهد و ترک دنیا. حتا نوری که از پنجره تو میزند هم گویی از دنیایی دوردست میآید. در عمق صحنه، دری وجود دارد. در دیگری سمت راست قرار گرفته که بیشتر به عمقِ صحنه نزدیک است تا به جلوی صحنه.



لافکادیو: شیری که گلولهها را با سوالات بزرگتر جواب داد!
معرفی کتاب کودک لافکادیو، شیری که جواب گلوله را با گلوله داد نوشتهی شل سیلوراستاین

تو همانی که امشب در رؤیا خواهم دیدش
یادداشتی بر کتاب «تو مثل من فردا دنیا آمدی: نامهنگاریها (۱۹۲۲-۱۹۳۶)، نویسندگان: مارینا تسوتایوا، بوریس پاسترناک، راینر ماریا ریلکه»

خدا تو را گرفتار و اسیر این مرد نکند
معرفی کتاب بامداد خمار نوشته فتانه حاج سید جوادی