
ما نه فقط نماینده آشکار خلق کردن، بلکه نماینده احتمالی دیدن نیز هستیم. آنچه دیده نمیشود را درک میکنیم و از محدودیتهای دیدن آگاهیم. و توسط تصویری مانند اسب ربوده میشویم. ما فریب خوردهایم، ماشین تحریر را میبینیم و با آگاهی از نقش خود در ساختن تصویر میدانیم که فریب خوردهایم؛ از نقش خود در ساختن خیال و از همه مهمتر از عمل خود آگاهیم. این انرژی در فاصلهی بین شیء و بازنمایی آن پدیدار میشود. فاصلهای که ما آن را پر میکنیم، با حرکت از یک سایه تکرنگ به رنگ شیء و از سطح صاف به عمق و وزن.
صفحه 38
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.
مقالات پیشنهادی
کتابهای پیشنهادی