کتاب کهنه سرباز (مجموعه خاطرات رزمندگان دفاع مقدس)
نویسنده: ایمان کفائی مهر
على آخرین نفری بود که با او وداع کردم. در چشمان هم خیره شدیم و قطرات اشک از گونههایمان سرازیر شد. همدیگر را در آغوش گرفتیم و دلمان نمیآمد از یکدیگر جدا شویم. در همان حال که سرم بر روی شانهاش بود آرام به او گفتم «اگر هر کداممان شهید شد... به بهشت نمیرود و منتظر میماند تا آن دیگری برسد».. مکثی کرد و صدایش لرزید و چشمانش پُر اشک شد... سیگارش را گرفت و در جا سیگاری به آرامی فشار داد و مچالهاش نمود. رو بمن کرد و گفت: اشکمان را درآوردی ایمان جان...
خندهای کردیم... و حسین ادامه داد که البته بعدها من پشیمان شدم و قسماش دادم که علی جان ما را ول کن و برو به بهشتت برس... ما حالا حالاها در این دنیا زمین گیریم و نمیخواهم دست و پایت بسته شود...!
خلاصه بعد از وداع از شهید خیرخواهان آماده حرکت شدیم. در همین حین شهید علی قانعی را هم دیدم... او یکی از رفقای عزیزم و از بچههای محلمان بود. از او هم وداع نمودم و سپس سوار ماشینها شدیم... هر دسته در یک تویوتا و بعضیها هم بصورت گروهان در یک مایلر بنز...
صفحه ۳۹- نام کتاب: کهنه سرباز (مجموعه خاطرات رزمندگان دفاع مقدس)
- ناشر : زرین اندیشمند
- تعداد صفحات: 214
- شابک: 9786227046304
- شماره چاپ: 1
- سال چاپ: 1399
- نوع جلد: شمیز,رقعی
- دسته بندی: جنگ خاطرات
- امتیاز: امتیازی ثبت نشده
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی
هوش مصنوعی: چگونه اسبهای روشنگری را تربیت کنیم؟
نقش هوش مصنوعی در ترجمه ادبی: چالشها و فرصتها
تنهاییْ تا ابد و دوباره زمین!
معرفی کتاب دری در کار نیست و مرد تنهای خدا نوشتهی تامس ولف
خشکیدن آب دهان عنکبوت
معرفی کتاب در یتیم: خشکیدن آب دهان عنکبوت نوشتهی محمود دولتآبادی
کتاب های پیشنهادی