کتاب کتاب مادرم

نویسنده: آلبر کوئن

غروب‌های جمعه، که برای یهودیان آغاز روز مقدس شبات است، مادرم خودش را زیبا و آراسته می‌کرد. لباس ابریشمی سیاه و رسمی‌اش را می‌پوشید و خود را با جواهراتی که هنوز برایش باقی مانده بود می‌آراست. آخر من در نوجوانی مملو از فراغتم پسرکی دست و دلباز بودم و هر وقت گدایی پیر و دراز ریش می‌دیدم، اسکناسی به او می‌دادم. اگر دوستی از جعبه سیگار طلایم خوشش می‌آمد، آن جعبه مال او می‌شد. مادرم جواهراتش را در ژنو فروخته بود، وقتی من دانشجویی بودم با موهایی آشفته و سیاه و قلبی ساده، کم و بیش دیوانه اما مهربان. زیباترین جواهراتش را فروخته بود، زیورآلاتی که طفلک بینوا آن قدر بهشان می‌بالید و برای شکوه ساده‌اش در مقام دختر یکی از خاندان‌های سرشناس روزگاران گذشته ضروری بودند.

صفحه ۱۰

افزودن به پاکت خرید 32,000 تومان

کتاب کتاب مادرم

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

چگونه می‌توان فهمید که یک رمان از ترجمه‌ی خوبی برخوردار است؟

سام تیلور، نویسنده و مترجم، بهترین راه برای ارزیابی یک ترجمه‌ی خوب را به شما می‌گوید

رقص مرگ در تروا

مروری بر کتاب ببر پشت دروازه نوشته‌ی ژان ژیرودو

یون فوسه برنده‌ی جایزه‌ی نوبل 2023 شد

آثار یون فوسه، برنده نوبل ادبیات 2023

کتاب های پیشنهادی

افزودن به پاکت خرید 32,000 تومان