کتاب کابوس های بیروت

نویسنده: غاده السمان

آری، انسان به مرور زمان به صدای گلوله عادت می‌کند و با وجود شلیک گلوله ها می‌تواند به خواب کابوس وار رود. اما ،موشک نه... نارنجک نه..... به خصوص اگر در چند متریات بیفتد....

صدایی که از خوابم پراند مهیب بود از تخت پریدم و دویدم کنار پنجره... قاعدتاً باید می‌دویدم زیر تخت، اما دیدم جلو پنجره ام. انگار حس  کنجکاوی معادل حس خطر است اگر قوی تر نباشد.

از هتل هالیدی، این روبه روی ما آتش زبانه می‌کشید.... انفجارهای پی در پی به آتش و دود دامن می‌زد... پگاه خاکستری بی رنگ به هرچه دیده می شد تابیده بود و آن سوی پنجره در حیاط درخت یاسمن همچنان گل می‌داد و گل‌های سپیدش چون نقطه های نور بود در این دنیای پژمرده خاکستری...

صفحه ۱۱۹

افزودن به پاکت خرید 88,000 تومان

کتاب کابوس های بیروت

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

زندگی نامتعارف و دیدگاه رادیکال ماریا مونته‌سوری

درباره‌ی ماریا مونته‌سوری، مروری بر کتاب کودک معلم است: زندگی ماریا مونته‌سوری

جزیره‌ی آقا فیله

مروری بر کتاب کودک جزیره‌ی آقا فیله نوشته‌ی لئو تیمرز

من کافی هستم

معرفی کتاب من کافی هستم نوشته‌ی گریس بایرز

کتاب های پیشنهادی

افزودن به پاکت خرید 88,000 تومان