کتاب چهل طوطی
کتاب چهل طوطی
کتاب، همچو هزارویک شب، دربارهی مکر زنان است؛ با همان سبک معهود این نوع کارهای اصلاً هندی؛ یعنی حکایت در حکایت. پر از پند و اندرز. با جملهپردازیهای ساده و پرمعنی - یعنی حِکَم و امثال - به زبان حیوانات و از این قبیل. علاوهبر اینکه مرکز دایرهی همهی قصّهها یک طوطی است.
داستان، داستان مردی است که به سفر میرود و به عنوان حافظ و مصاحبِ زنش، طوطيِ خود را میگمارَد و زن هر وقت قصيرِ دَدَررفتن میکند، طوطی قصّهای سر میکند و الخ ... (مراجعه کنید و به همین رقم قصّهگویی برای دفعِ شرّ در هزار و یکشب و غیره...)
تا هفتاد شب و بعد شوهر برمیگردد و زن، عفیف مانده و محفوظ، و به شوهر میرسد و جالب آخرِ داستان است که طوطی به آسمان پرواز میکند. مراجعه کنید به آن قصّهی معروف مثنوی و طوطیهای دورمانده از هم و غیره.
وقتی ترجمه میکردیم، نمیدانم چرا همینجوری ویرمان گرفت که قِری در کمر نثر بگذاریم و ادای کلیله و دمنه را دربیاوریم. اگر کج و کوله است، میبخشید. مالِ ده دوازده سال پیش است.
سیمین و جلال