کتاب چرخ

نویسنده: زینی هریس

ژاک:   اونا می‌گن، تو یه تَوهمی.

(بئاتریس به او جواب منفی می‌دهد)

       می‌گن وجود نداری، می‌گن سربازهایی که ترسیده‌ن چیزهایی

       می‌بینن که وجود ندارن.

بئاتریس:  خودت می‌دونی داری چرت‌وپرت می‌‌گی؟

ژاک:   ولی من می‌گم هیچ اهمیتی نداره، اگه تو فقط تو کلۀ منی، همۀ اون چیزی که می‌‌خوام

        همون چیزهاییه که تو کله‌مه.

صفحه 80

متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب چرخ

متاسفانه این کتاب موجود نیست

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

سفری به دنیای نمادین

مروری بر کتاب ناز بالش نوشته‌ی هوشنگ مرادی کرمانی

ویران‌شهر اورول یا واقعیت امروز؟

مروری بر کتاب ۱۹۸۴ نوشته‌ی جورج اورول

پایان یک توهم

مروری بر کتاب در سنگر آزادی نوشته‌ی فردریش فون هایک

کتاب های پیشنهادی