
کتاب پاییز فصل آخر سال است
قبل از خرید کتاب پاییز فصل آخر سال است بخوانید
کتاب پاییز فصل آخر سال است نخستین رمان نسیم مرعشی است که در سال ۱۴۰۲ توسط نشر چشمه در مجموعهی کتابهای قفسهی آبی (شماره ۵۱) منتشر شده است. کتاب پاییز فصل آخر سال است یکی از پرفروشترین آثار داستانی فارسی معاصر است و تا چاپ پنجاه و نهم نیز رسیده است؛ اثری که با نثر روان و شخصیتپردازی دقیق، روایتگر زندگی سه زن جوان در تهران امروز است و در لایههای عمیقتر، به معنای ماندن و رفتن، امید و خستگی، عشق و شکست میپردازد.
خلاصه کتاب
درونمایهی اصلی پاییز فصل آخر سال است دربارهی سه دوست به نامهای لیلا، روجا و شبانه است که هرکدام درگیر تصمیمها و حسرتهای شخصی خود هستند. داستان در پسزمینهی تهران معاصر شکل میگیرد و از خلال روایتهای درونی، گذشته و حال شخصیتها را به هم میدوزد. این سه زن در آستانهی انتخابهای مهم زندگیشان قرار دارند — میان ماندن یا رفتن، وفاداری یا رهایی، سکوت یا تغییر. مرعشی با زبانی شاعرانه و احساسی، زندگی روزمره را در مواجهه با واقعیتهای تلخ اجتماعی و عاطفی به تصویر میکشد. در این میان، خاطرات، جملات ناتمام، و نگاههای ناپایدار شخصیتها، جهان احساسی رمان را شکل میدهند.
موضوع کتاب
مرعشی در کتاب پاییز فصل آخر سال است از زاویهی دید چندگانه بهره میبرد و هر فصل را از نگاه یکی از شخصیتها روایت میکند. نثر کتاب پاییز فصل آخر سال است در عین سادگی، موسیقایی و احساسی است و با تکیه بر گفتوگوهای کوتاه، سکوتها و توصیفهای دقیق، فضای درونی شخصیتها را آشکار میسازد. کتاب پاییز فصل آخر سال است اثریست در مرز میان ادبیات اجتماعی و رمان روانشناختی که توانسته با زبانی ملموس، دغدغههای نسل امروز را بازتاب دهد. نویسنده با دقتی روانکاوانه، احساسات سرکوبشده، خاطرات و تنهاییهای شخصیتها را بر بستر شهری خاکستری و پرهیاهو روایت میکند؛ شهری که در آن «پاییز» نه فقط فصلی از سال، بلکه استعارهای از پایان جوانی و آغاز فرسودگی است.
معرفی کوتاه نویسنده
نسیم مرعشی، نویسنده و روزنامهنگار ایرانی متولد ۱۳۶۲ در اهواز است. او از نویسندگان مطرح ادبیات معاصر فارسی است که آثارش اغلب به مضامین هویت، تنهایی، زنانگی، مهاجرت و روابط انسانی میپردازد. کتاب پاییز فصل آخر سال است با نثر صمیمی و صادقانهی خود، نقطهی عطفی در کارنامهی او محسوب میشود و توانست نظر منتقدان و مخاطبان بسیاری را جلب کند.
جملات کتاب
- «این همه آدم در دنیا دارند نباتی زندگی میکنند. بیدار میشوند و میخورند و میدوند و میخوابند. همین. مگر به کجای دنیا برخورده؟»
- «بابا گفت جوری زندگی کن که بعد از تو آدمها تو را یادشان بیاید... فردایش رفت و دیگر نیامد. خودش کسی نشد، من چرا باید میشدم؟»
- «دنبال تو میدویدم روی سرامیکهای سرد سالن... صدایت زدم، راه افتادی و دور شدی، دستت را گرفتم، برگشتی، دستت توی دستم ماند و هواپیما پرید.»
- «وقتی بیرون آمدم، هر روز صبح بیدار شدهام و خورشید را قدمبهقدم دیدهام که آسمان را گذرانده تا شب شده... کاری جز دیدن گذر روز بلد نیستم.»
چرا باید کتاب پاییز فصل آخر سال است را بخوانیم؟
کتاب پاییز فصل آخر سال است آینهای از زندگی زنان معاصر ایرانی است؛ زنی که میان خواستن و نخواستن، میان ماندن و رفتن، در جدالی دائمی با خود و جامعهاش است. کتابی برای تمام کسانی که طعم «انتظار، دلتنگی و ناتمامبودن» را چشیدهاند و میخواهند معنای دیگری از زیستن را تجربه کنند.
