هبوط شهر سنگی

نویسنده: اسماعیل کادار

ماما ، دیشب خوابی دیدم ، ویرانی رؤیاها ، آرزوها

خانه تیمارستان بود ، پر از فریادها، ناله‌ها

با گریه از خواب پریدم ، خورشید دمیده بود

خانه سوخته بود ، شاید هم در قمار پریده بود

کار خودم بود ماما ، همه آن‌چه شنیدی

همسرم در جنیناست ، تو هم در گور آرمیدی

رمزی کاردار ، آوارۀ خیابان‌ها

سهمم از تو سم بود نه شیر، ماما

صفحه 59

متاسفانه این کتاب موجود نیست

هبوط شهر سنگی

متاسفانه این کتاب موجود نیست

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

جدال ازلی عشق و ملامت

تقی مدرسی: مروری بر زندگی و آثار

به کلاس نویسندگی نادر ابراهیمی خوش آمدید!

درباره‌ی کتاب لوازم نویسندگی نوشته‌ی نادر ابراهیمی

با دنیای رامونا آشنا شوید، تا با کودکانتان آشنا شوید!

درباره‌ی مجموعه‌ی هشت‌جلدی کتاب کودک رامونا نوشته‌ی بورلی کلی‌یری

کتاب های پیشنهادی