
کتاب من فلوجه را به یاد می آورم
در سال ۱۹۹۵، سال سیاه محاصره اقتصادی، کشور تغییر کرده بود. من و مادرم و خواهرم واقعیت تحریم را آنجا کشف کردیم. فرودگاه ویران شده بود و پروازهای بینالمللی لغو شده بودند. ما راه را از کشور همسایه، اردن، ادامه دادیم. دوازده ساعت با اتومبیل از میان بیابان... تحریم عراقیها را از پا میافکند. کاهش چشمگیرارزش دینار عراق قیمتها را چهل برابر افزایش داده بود. ردایی سربی روی کشور افتاده بود. بغداد رنج میکشید. فلوجه خفه میشد. همه گرسنه بودند. همه خشمگین بودند.
پشت جلد
مروری بر کتاب من فلوجه را به یاد میآورم نوشته فرات العانی را در آوانگارد بخوانید.
