مقصر کیست؟

نویسنده: آلکساندر هرتسن

به سختی می‌توانم کمی به افکارم نظم بدهم. آه، چه گریه‌ای می‌کرد! خدای من، خدای من! هرگز فکر نمی‌کردم یک مرد بتواند این‌طور گریه کند. قدرتی در نگاهش موج می‌زد که مرا به لرزه می‌انداخت، ولی نه از ترس؛ نگاهش فوق‌العاده نرم و ملایم است، به همان ملایمت صدایش ... دلم به حالش می‌سوخت؛ به نظرم می‌رسد اگر به ندای قلبم گوش می‌دادم به او می‌گفتم که دوستش دارم و برای آنکه تسکینش دهم می‌بوسیدمش. حتماً احساس خوشبختی می‌کرد ... بله، مرا دوست دارد؛ این را به وضوح می‌بینم، خود من هم او را دوست دارم. چقدر با همة کسانی که تا به حال دیده‌ام فرق دارد! چقدر نجیب و آرام است! برایم از پدر و مادرش تعریف کرد: که چقدر آنها را دوست دارد!

صفحه ۸۵

متاسفانه این کتاب موجود نیست

مقصر کیست؟

متاسفانه این کتاب موجود نیست

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

تنها اندیشه کافی نیست دستانتان را نیز تکان دهید!

معرفی کتاب فیلسوفی در تعمیرگاه نوشته‌ی متیو بی. کرافورد

مشت‌زن

معرفی کتاب کودک مشت‌زن نوشته‌ی حسن موسوی

و خواب من یک کارناوال خواهد بود...

مروری بر عناصر کارناوالی نمایشنامه‌ی کامینو رئال نوشته‌ی تنسی ویلیامز

کتاب های پیشنهادی