کتاب مسخ و داستان های دیگر | نشر ماهی
نویسنده: فرانتس کافکا
مسافر نگاهی گذرا به مرد انداخت. در لحظهای که افسر او را نشان میداد، سر را پایین گرفته بود و بهنظر میرسید تمام نیروی شنوایی خود را جمع کرده است تا مگر چیزی دستگیرش شود. ولی از حرکت لبهای ورمکرده و بههمفشردهاش پیدا بود که نتوانسته است چیزی بفهمد. مسافر در ذهن خود پرسشهای زیادی داشت، ولی با دیدن حال و روز مرد، فقط پرسید: «این مرد از حکم خود خبر دارد؟» افسر گفت: «نه» و قصد داشت بلافاصله توضیحات خود را پی بگیرد. ولی مسافر کلام او را قطع کرد: «از حکم خود باخبر نیست؟» افسر دوباره گفت: «نه»، سپس لحظهای ساکت ماند. انگار توقع داشت مسافر علت پرسش خود را توضیح دهد. بعد گفت: «ابلاغ حکم ضرورت ندارد. مگر نه اینکه آن را روی پوست و گوشت خود حس خواهد کرد؟» مسافر میخواست ساکت بماند، ولی حس کرد محکوم چشم به او دوخته است. بهنظر میرسید میپرسد، آیا مسافر میتواند آن دادرسی را تایید کند؟ از این رو او که تازه به صندلی خود تکیه داده بود، دوباره به جلو خم شد و بار دیگر پرسید: «ولی دستکم میداند که محکوم شده است، مگر نه؟»
صفحه 81
مروری بر کتاب مسخ نوشته فرانتس کافکا را در آوانگارد بخوانید.
- نام کتاب: مسخ و داستان های دیگر | نشر ماهی
- مترجم: علی اصغر حداد
- ناشر : ماهی
- تعداد صفحات: 184
- شابک: 9789649971551
- شماره چاپ: 31
- سال چاپ: 1402
- نوع جلد: شمیز,جیبی
- دسته بندی: داستان آلمانی
-
امتیاز:
(1 نفر)
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی
گفتن از آتوسا مشفق را از کجا شروع کنیم؟
بررسی آثار آتوسا مشفق: از رمان آیلین تا لاپوونا
وقتی باد برمیخیزد
معرفی کتاب باد ویرانگر نوشتهی سلوا آلمادا
سرخوردگی؛ نوید آیندهای خوش
مروری بر کتاب حسرت نوشتهی آدام فیلیپس
کتاب های پیشنهادی