کتاب مرهم

نویسنده: منیر مهریزی مقدم

با وسواس بین لباسهای آویزان در کمد سر برده و آنها را زیر و رو کردم تا عاقبت کت و دامن قرمزی که با مغزی‌های سفید روی آن کار شده بود و از یک حراجی آخر فصل در پاریس خریده بودم را بیرون کشیدم. برش و دوخت عالی آن قدم را بلندتر و کمرم را باریک‌تر نشان می‌داد. برای چنین جشنی و مخصوصا اولین برخورد با خانواده سادات خانم به نظرم مناسب آمد. موهایم را که مدتها بود کوتاه نکرده بودم سشوار کشیده و ساده پشتم ریختم و آرایش ملایمی کردم. کفش‌های سفید پاشنه بلند و جلو بازم را که پوشیدم خودم را در آینه برانداز کردم. ساده ولی بی‌نهایت شیک شده بودم. قسمتی از موهایم را روی شانه ریخته و ژست آمدم. از خودم خوشم آمد. کیانا نبود که با دیدن اندام باریکم حرص بخورد و باز با خودش عهد و پیمان رژیم بعد از زایمان بگذارد!

آخرین مرحله عطری خوشبو بود که به گردن و پشت گوشم زدم و کیف سفیدم را بررسی کردم. مانتو کرم رنگی که خودم طرحش را داده بودم به تن کرده و باز هم خودم را برانداز کردم. هیجان تازه و قشنگی داشتم. سادات خانم زنگ آیفون را زد.

جواب دادم: «سلام... اومدم.»

صفحه 334


متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب مرهم

متاسفانه این کتاب موجود نیست
  • نام کتاب: مرهم
  • ناشر : شادان
  • تعداد صفحات: 471
  • شابک: 9786007368510
  • شماره چاپ: 2
  • سال چاپ: 1397
  • نوع جلد: شمیز,رقعی
  • دسته بندی: داستان فارسی
  • امتیاز:
    (1 نفر)

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

شعرداستان‌های آقای معلم

مروری بر کتاب دوباره از همان خیابان‌ها نوشته‌ی بیژن نجدی

میل ندارم مسیر تاریخ رو عوض کنم

مروری بر نمایشنامه‌ی رمولوس کبیر نوشته‌ی فردریش دورنمات

درباره‌ی ژان-کلود کاریر

ژان-کلود کاریر: مروری بر زندگی و آثار

کتاب های پیشنهادی