روزی در پاریس آدمی را دیدم که مرا از مدت ها پیش می شناخت.حدود بیست سال پیش با همسرم به پاریس آمده بودیم و با کلی سختی یک استودیو بیست متری خریده بودیم. فردی که از زمان تلویزیون مرا می شناخت و شغل خیلی پایینی هم داشت، یک ماشین داشت و روزی به او گفتم می خواهم به فروشگاه اِی کیا که دور از پاریس است برای خرید لوازم منزل بروم.آمد خانه ی ما را دید و با ماشینش به سمت فروشگاه حرکت کردیم.
وقتی نزدیک مغازه بودیم از من پرسید خانه را چند اجاره کرده ام؟
صفحه69
مقالات پیشنهادی
کتاب های پیشنهادی
دیدگاه خود را با ما به اشتراک بزارید