کتاب شصت سال عاشقی

نویسنده: فرشاد قوشچی

من و مرتضی شادترین روزهای خود را می‌گذراندیم، در مدت کوتاهی که با هم زندگی مشترک داشتیم، مرتضی بیست و هفتم هر ماه که تاریخ ازدواجمان بود، هدیه‌ای برایم می‌گرفت. به طور کلی به این مسائل اهمیت زیادی می‌داد. تاریخ تولد همه‌ی دوستان و فامیل را می‌دانست و با توجه به آنکه وضع مالی مناسبی نداشت، حتماً برای آنها هدیه‌ای هر چند کوچک می‌برد. آشپزی‌ام چندان خوب نبود، یکبار خواستم املت درست کنم، آنقدر طول کشید که دوستانمان غذایشان را خورده بودند و هنوز املت من تمام نشده بود. اوقاتم تلخ شد، حتی نمی‌خواستم با مرتضی هم صحبت کنم و او مدام دلداری‌ام می‌داد. پس از مرتضی آشپزی را یاد گرفتم اما زندگیمان آنقدر کوتاه بود که او هرگز نتوانست طعم غذاهای من را بچشد. من و خواهرم منیر که آموزگار بود گاهی تابستان‌ها به خانه‌ی ییلاقی خاله‌ام در ارنگه که در جاده کرج بود و آب و هوای خوبی داشت می‌رفتیم. دو ماه پس از ازدواج، خواهرم ما را به ارنگه دعوت کرد.

صفحه ۴۷

متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب شصت سال عاشقی

متاسفانه این کتاب موجود نیست
  • نام کتاب: شصت سال عاشقی
  • ناشر : روزنه
  • تعداد صفحات: 142
  • شابک: 9789643345945
  • شماره چاپ: 4
  • سال چاپ: 1400
  • نوع جلد: شمیز
  • دسته بندی: خاطرات
  • امتیاز:
    (1 نفر)

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

شیفته‌ی اسطوره

جوزف کمبل: مروری بر زندگی و آثار

میل ندارم مسیر تاریخ رو عوض کنم

مروری بر نمایشنامه‌ی رمولوس کبیر نوشته‌ی فردریش دورنمات

خوشحال باش مرغک من

معرفی کوتاه کتاب کودک خوشحال باش مرغک من نوشته‌ی باب هارتمن

کتاب های پیشنهادی