سوکورو تازاکی بی رنگ و سال های زیارتش

نویسنده: هاروکی موراکامی

میدوریکاوا بی‌میل سر تکان داد که نه. «گاهی استعداد داشتن ممکن است چیز خوبی باشد. تو خوش‌قیافه‌ای، توجه‌ها را جلب می‌کنی؛ اگر خوش‌شانس باشی، پول هم درمی‌آری. زن‌ها دوروبرت می‌آیند. از این منظر، استعداد داشتن از استعداد نداشتن بهتر است. ولی استعداد به تنهایی وقتی کار می‌کند که پشتوانه‌اش یک تمرکز فیزیکی باشد و ذهنی سرسخت و سرکش. کافی است یک پیچ در مغزت شل شود و بیفتد، یا ارتباطی توی تنت مختل بشود تا تمرکزت از بین برود، مثل شبنم دم صبح محو بشود. دندان‌درد ساده، یا شانه‌ی گرفته کافی است که دیگر نتوانی خوب پیانو بزنی. واقعیت‌اش همین است. راست‌اش را بخواهی من خودم تجربه‌اش کرده‌ام. یک سوراخ توی دندان، یک شانه‌ی دردناک کافی است تا تصویر و صدای قشنگی را که دلم می‌خواهد منتقل کنم از دست برود. بدن آدمیزاد این‌قدر شکننده است. سیستم پیچیده‌ای است که می‌تواند با یک چیز خیلی پیش‌پاافتاده از کار بیفتد و در بیشتر موارد، وقتی از کار افتاد، به‌سادگی سرپا نمی‌شود. می‌شود با یک دندان سوراخ یا شانه‌ی گرفته کنار آمد ولی از کنار خیلی چیزها نمی‌شود گذشت. اگر استعداد پایه‌ای است که می‌شود بهش تکیه کرد و در عین حال آن‌قدر غیرقابل‌تکیه است که هیچ نمی‌دانی یک دقیقه‌ی بعد چه بلایی سرش می‌آید، پس اصلا یعنی چی؟»

هایدا جواب داد «استعداد ممکن است موقتی باشد و کمتر کسی هم می‌تواند همه‌ی عمر نگهش دارد. ولی همین استعداد جهش بزرگ روحی را ممکن می‌کند. این یک پدیده‌ی تقریبا جهانی و فارغ از فرد است.»

سوکورو تازاکی بی رنگ و سال های زیارتش

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

ما همه انسان‌های تنهایی هستیم، ولی تو فرق می‌کنی

مروری بر کتاب سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش نوشته‌ی هاروکی موراکامی

«آرام بگیرید٬ برادر!»

بخشی از کتاب «غول مدفون» اثر كازوئو ایشی گورو

برای تلاش کردن هیچ‌وقت دیر نیست

مروری بر زندگی و آثار هاروکی موراکامی

کتاب های پیشنهادی

افزودن به پاکت خرید