یک سکو با یک تخته سیاه. محصل پای تخته سیاه ایستاده است. ناظم با ورجه ورجه در حالیکه چوب بلندی به دست دارد وارد می شود. قیافة پیر و شانههای افتاده دارد. بدون علت لبخند میزند. خیلی مشفق به نظر میرسد و حق به جانب.
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مقالات پیشنهادی
کتاب های پیشنهادی
دیدگاه خود را با ما به اشتراک بزارید